توضیح مترجم: در حال که جامعهی اسرائیل به واسطه استقرار یک دولت نژادپرست و افراطی به سوی یک بحران سیاسی و اجتماعی گام بر میدارد تلاشها در آمریکا بر این است که نیروهای دمکراسی خواه اسرائیلی تقویت شوند. موضوع کشاندن آمریکا به یک جنگ علیه ایران توسط دولت دست راستی و جنگ طلب اسرائیل در این راستا برای ما مطرح است. البته در این مقاله تمرکز روی موضوعات داخلی اسرائیل و سرنوشت فلسطینیها میباشد. در این راستا مروان بشیارا، تحلیلگر خبرگزاری الجزیره، در یک ابتکار عمل جالب یک سخنرانی فرضی را مطرح میکند که رئیس جمهور کنونی اسرائیل، اسحاق هرتزوگ، اگر پایبند ارزشهای دمکراتیک و حقوق بشری میبود در آمریکا ارائه میداد.
***
من مفتخرم که امروز در هفتاد و پنجمین سالگرد استقلال کشورم با شما سخن گویم. افتخاری که نه من لیاقتش را دارم و نه کشورم. در طول تاریخ ما، حمایتهای بی دریغ و سخاوتمندانه شما، اسرائیل را به آنچه امروز هست تبدیل کرده است. رئیس جمهور وودرو ویلسون به خواست امپراتوری بریتانیا از اعلامیه ۱۹۱۷ بالفور حمایت کرد و نسبت به دولت یهودی آینده ما متعهد شد – تعهدی توسط کسانی که مالک آن سرزمین نبودند، به کسانی که در آن سرزمین زندگی نمیکردند، بر خلاف میل کسانی که در آن سرزمین زندگی میکردند.
و این رئیس جمهور هری ترومن بود که برای اولین بار از طرح تقسیم سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۷ حمایت کرد تا آن سرزمین را به عنوان یک کشور یهودی و فلسطینی به رسمیت شناسد و اولین کسی بود که اسرائیل را تنها ۱۱ دقیقه پس از تأسیس آن در سال ۱۹۴۸ به رسمیت شناخت.
از آن پس ما برای هم حکایت کردهایم که چگونه هر دو ملت توسط اجتماعات مهاجر مورد اذیت و آزار و بر مبانی ارزشهای عصر روشنگری اروپا بنیان نهاده شده اند؛ چگونه آنها دولتهای مدرن، قدرتمند و پر تحرک ایجاد و وحشیها را متمدن کردند، و چگونه ما بر امور جهانی و خاورمیانه مسلط شدیم.
ما برای یکدیگر داستان میسراییم که چگونه دو الگوی براساس عدالت و ترس از خدا برای نمونه سازی بنا کردیم، به سان “چشمهی تابناک امید” و “نور برای ملت ها” و برای به مشارکت گذاشتن اصول لیبرال، دموکراتیک، و پیگیری مداوم ما برای صلح.
اما اگر با خودمان صادق باشیم، باید بپذیریم که ما بدترینهای اروپای امپراتوری را نیز نمونه برداری کردهایم. ما در گذشتهای تاریک از شهرک سازی استعمارگرانه، جنگ، پاکسازی قومی ساکنان بومی و تاریخ مداوم نژادپرستی و تبعیض، از جمله برده داری در قاره آمریکا و آپارتاید در فلسطین، مشترک هستیم.
موفقیت ما به قیمت خون و اشک قربانیان بی شماری ممکن گشت. مخالفین خود را جنگ طلبان، منتقدان خود را دشمنان، و دشمنان خود را به مثابه هیتلرهای امروزی معرفی کردیم؛ اما هیچ کشور دیگری به اندازه ما در هشت دهه گذشته جنگ و یا مداخله نظامی صورت نداده است.
این شباهتها بین دو ملت ما همچنان سایهای طولانی بر پیوندها و رفتار ما میافکند.
از زمان تولد ما، اسرائیل متحدی بهتر از ایالات متحده نداشته است. تمام. اگرچه، ما همیشه سر به راه یا اهل همکاری نبودهایم – در عین حال به طور عمومی راه شما را دنبال میکنیم، با دوستانتان دوست میشویم و دشمنانتان را محکوم میکنیم.
هر زمان که جهان به “دولت یهودی” ما دست زد، آمریکا به کمک آمد. زمانی که کشورهای بلوک شوروی به کشورهای مسلمان و سایر کشورهای در حال توسعه پیوستند تا ما را به خاطر جنگ طلبی محکوم کنند، این ایالات متحده بود که از ما دفاع کرد و دشمنان ما را با قدرت و غیرت آرام کرد. و هنگامی که اروپا به اعتراض بینالمللی پیوست، ایالات متحده تنها قدرت بزرگی بود که آماده و قادر به ایستادن در کنار اسرائیل و ممانعت از محکومیتهای بینالمللی از طریق وتو کردن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد در محکومیت اسرائیل بود.
در واقع، به استثنای آن یک «اشتباه» در زمان جیمی کارتر، زمانی که واشنگتن علیه گسترش شهرکسازی اسرائیل رای داد، ایالات متحده به طور معمول تلاشها برای محکوم سازی اسرائیل را در شورای امنیت سازمان ملل وتو کرده و بیش از ۴۰ قطعنامه در این راستا را مسدود ساخته است.
و در این هفته، زمانی که یکی از نمایندگان کنگره آمریکا – یکی از خودتان – اسرائیل را نژادپرست خواند، شما اعضای محترم کنگره، با اعلام اینکه اسرائیل نژادپرست نیست، به سرعت او را خفه کردید. اگرچه ممکن است من آن را متفاوت بیان کنم، اما او به طور اساسی درست میگفت، شما اشتباه میکنید.
به لطف شما، ما اعتماد به نفس و قاطعیت بیشتری پیدا کردهایم. با کمکهای نظامی و اقتصادی شما -که به حدود ۲۰۰ میلیارد دلار میرسد- ما یک ماشین نظامی مهیب ساختیم که به ما اجازه داد تا سرکوب فلسطینیها و تحقیر اعراب سرسخت را دوچندان کنیم، عربهای سرسختی که از پذیرش ادعای ما مبنی بر اینکه فرهنگ ما برتر از فرهنگ آنهاست و سرزمین آنها از آن ماست چون چند هزار سال پیش اقامت کوتاهی این جا داشتهایم سر باز میزنند.
هنگامی که پدر عزیزم حائم در سال ۱۹۸۷ با شما به عنوان رئیس جمهور اسرائیل صحبت کرد، به توافق صلح ما با سادات مصر مباهات کرد. من تمایل دارم در راه او گام بردارم و همین کار را انجام دهم، مباهات به توافق ابراهیم با چندین دولت عرب مستبد. اما برخلاف او، من دیگر نمیتوانم سکوت کنم، زیرا اشغال نظامی و غیرنظامی ما به یک سیستم آپارتاید در خاورمیانه تبدیل شده است. من این را به سبک سرانه عنوان نمیکنم، با قلبی پر درد میگویم. این را از روی ترحم برای میلیونها فلسطینی که اکثر آنها سرسختانه در اشغال و در اردوگاههای آوارگان به سر میبرند، نمیگویم، این را از روی ترحم برای مردم خودم و آنچه بر سر ما به عنوان اشغالگران و خلع ید کنندگان در طول چندین دهه آمده است، میگویم. جسارت ما تبدیل به خوداضمحلال سازی شده است. حنای توجیه گری مان رنگ باخته است.
من هرگز نماینده مجلس و رئیس اپوزیسیون، آدمی شجاع و یا به طور خاص کاریزماتیک نبودم. اما این اکنون متوقف میشود، زیرا میدانم که دیگر هرگز فرصت بهتری برای خطاب قراردادن مردم خود و شما نخواهم داشت. ما ممکن است ثروتمند و قدرتمند شده باشیم، اما هرگز این قدر متفرق و متعصب نبودهایم. ما از نظر اخلاقی ورشکستهایم.
دوستان، حقیقت را به یکدیگر میگویند. دوستان خوب، حقیقت تلخ را به هم میگویند. بار دیگر این به شما بازمی گردد که ما را از دست خودمان نجات دهید. نجات ما و فلسطینیها از یک سیستم ریشهدار آپارتاید که قرار است در دهههای آینده ما را در تنفر و خشونت محبوس کند. من به عنوان یک رئیس جمهور تشریفاتی، کاری جز حرف زدن نمیتوانم انجام دهم.
بنابراین، من از شما میخواهم که امروز نژادپرستی و آپارتاید را محکوم کنید، همانطور که آپارتاید آفریقای جنوبی را محکوم کردید، هرچند با تاخیر. و من از شما میخواهم که ما را وادار کنید تا با فلسطینیها که به زودی بین رود اردن و دریای مدیترانه جمعیت اکثریت را خواهند داشت کنار بیاییم.
حرفی را که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر درباره فلسطینیان میگوید، باور نکنید. او با تجارت ترس ارتزاق میکند.
مانند دو سلف خود، من نیز معتقدم که ما یک شریک صلح در فرد رئیس جمهور محمود عباس داریم، شاید آخرین شریک صلح. ما باید از تضعیف او دست برداریم، زیرا هرگز دیگر شانس تعامل با یک رهبر قوی و در عین حال اهل سازگاری را نخواهیم داشت.
پدرم به لیبرال دموکراسی و احترام به حقوق بشر، البته فقط برای یهودیان، میبالید، در کشور یهودی ما، حق بر زمین، حق اسکان (بازگشت) و حق تعیین سرنوشت فقط برای جمع یهودیان است. اما حتی این قوم گرایی نیز با گذشت زمان فرسوده و به شکل گیری حکومت ناسیونالیستهای افراطی و متعصبان مذهبی ختم شده است که آشکارا در صدد نابودی دموکراسی یهودی و از بین بردن ارزشهای لیبرال ما هستند.
صدها هزار نفر از هموطنان مرد و زن یهودی من هر هفته به خیابانها میآیند تا علیه قوانین غیرلیبرالی جدیدی اعتراض کنند؛ قوانینی که بی تردید به نهادها و آزادیهای ما ضربه زده و هرگونه امید به صلح و دموکراسی آینده را در کشور یهود از بین خواهد برد.
اگر شما، اعضای این نماد ارزشمند دموکراسی مشروطه، در کنگره آمریکا، در رابطه با ما که با حرکت به سوی استبداد مذهبی دست و پنجه نرم میکنیم، راه مماشات پیش گیرید، این ویرانی رخ خواهد داد. نیات شما برای دعوت از نخست وزیر دروغگو و متقلب ما که برای یک رکورد چهارمین بار قرار است در کنگره سخنرانی کند، فقط اوضاع را بدتر خواهد کرد.
رئیس جمهور بایدن حق دارد نگران باشد و به دولت ما درباره رفتن در این مسیر هشدار دهد. شما نیز همینطور. این راه خطرناکی است که تار و پود جامعه ما را از میان خواهد برد.
من از شما میخواهم در جهت ایجاد تغییر، شجاع و پایبند اصول باشید، چرا که این گونه بودن، آن طور که من کشف کردهام، رهایی بخش است.#
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مروان بشاره
تحلیلگر ارشد سیاسی در الجزیره. مروان بشارا نویسندهای است که به طور گسترده در پیوند با سیاست جهانی مینویسد و به طور گسترده به عنوان یک مرجع برجسته در سیاست خارجی ایالات متحده، خاورمیانه و امور استراتژیک بین المللی شناخته میشود. او قبلاً استاد روابط بینالملل در دانشگاه آمریکایی پاریس بود.
مقالات مرتبط
در همین مورد