توضیح مترجم:
هیولای تروریست اسرائیل تمامی مرزهای جنون خونریزی در تاریخ بشر را در نوردیده و می رود که فصل جدیدی در تاریخ شقاوت و بی رحمی و جنایت رقم زند. هر گونه شاخص اخلاقی ساخته و پرداخته ی تمدن بشر در آن چه اسرائیل می کند لگدمال شده است و کار به جایی رسیده که زجر و درد و رنج انسان ها سبب شادمانی و خرسندی این سایکوپت های تا عمق وجود بیمار می شود.
این هیولای تخریبگر تمدن دیگر در قید و بند آبرو و اعتبار نیست. برعکس، می خواهد به عنوان جنایت پیشه ترین تمامیت موجود در جهان و تاریخ معرفی شود. می خواهد ثابت کند هر آن چه در حافظه ی تاریخی بشر ثبت شده است، از جمله جنایت های جنگ جهانی دوم علیه خود یهودی ها توسط نازی ها، در کنار این نازیسم جدید که نامش صهیونیسم است هیچ است. می خواهد دنیا دریابد که دشمنان واقعی بشریت تازه دست به کار شده اند.
در حالی که تمامی اخبار مربوط به تجاوز به زنان و غیره که اسرائیل ساخته بود و متقلبانه منتشر کرده بود دروغ و رسوایی از آب درآمده است، میزان غیر قابل باوری از گزارش ها در مورد جنایت های اسرائیل آدمخوار نسبت به فلسطینی ها درست و صحیح و مستند است و نمونه هایی از آن در همین مقاله مورد استناد قرار گرفته است. اسرائیل دست و پا می زند که یک خطای اخلاقی به فلسطینی ها نسبت دهد در حالی که در همین چهارماه هزاران مورد ضد اخلاقی را جلوی دوربین های رسانه های جهان مرتکب شده است. شرم برای صهیونیسم از لجن هم بی معناتر است.
آن چه در نوار غزه می گذرد فقط یک میدان آزمایشگاهی است برای تمرین و تکمیل هر آن چه تروریسم ضد اخلاق صهیونیسم برای کل بشریت تدارک می بیند تا بتواند حکومت جهانی «قوم برگزیده» خود خدا را، به زعم خویش، بر دنیا مستقر سازد. هر جنایتی که در نوار غزه می گذرد فقط یک نمونه (sample) است برای مقیاس بزرگ خاورمیانه ای و جهانی که صهیونیسم برای بشریت تدارک می بیند.
در مقاله ی زیر از مایک ویتنی، تحلیلگرامور جغرافیای سیاسی و امور اجتماعی، می توانیم ببینیم که چگونه آدمخوران اسرائیل به تدارک زجر روحی و شکنجه ی روانی کودکان در نوار غزه اقدام می کنند تا نسل آنها را با بمب و بیماری و بیچارگی و بدبختی، دچار بیماری های درازمدت کرده و به تدریج آنها را از زمین ریشه کن کنند. و این همان نقشه ای است که صهیونیسم آدمخوار برای کرانه ی باختری، لبنان، سوریه، عراق، مصر، یمن، ایران و دهها کشور دیگر جهان تدارک دیده و در حال آماده سازی است. جنگ این ایدئولوژی با انسان و انسانیت تازه آغاز شده است. پیام شهروند با شرافت آمریکایی، آرون بوشنل، نظامی آمریکایی که خود را مقابل سفارت رژیم اسرائیل به آتش کشید، این بود که جهان بیدار شو قبل از آن که دیر باشد.
پس فراموش نکنیم، یا بشریت صهیونیسم را از بین می برد و یا صهیونیسم بشریت را. انتخاب با مردم جهان است.
***
بخشی از عملیات نظامی اسرائیل در غزه –که تا حد زیادی توسط رسانه های جریان اصلی نادیده گرفته شده است– جنگ روانی بسیار پیچیده ای است که علیه مردم فلسطین به راه افتاده است. اگر ما با دقت به برخی از عناصر غیرمعمول در استراتژی اسرائیل نگاه کنیم، یک نقشه ی کلی را می بینیم که به وضوح با هدف تحمیل حداکثر آسیب روانی به قربانیان آن طراحی شده است.
به عنوان مثال، درخواست مکرر اسرائیل مبنی بر ترک یک شهر خاص در زمان تعیین شده را در نظر بگیرید. هر بار که این درخواست مطرح شد، مدت کوتاهی پس از آن، با حملات هوایی به غیرنظامیان در حال فرار همراه بود. ما به راحتی می توانیم این اقدام تاسف بار را به عنوان یک اشتباه عملیاتی و مربوط به خطای انسانی رد کنیم، اما به نظر نمی رسد که این گونه باشد. چرا که این حملات هوایی فقط یک یا دو بار اتفاق نیفتاده، بلکه بارها و بارها روی داده است. این نشان می دهد که این یک سیاست رسمی است. همین امر در مواردی مانند کشتار به ظاهر تصادفی غیرنظامیان توسط تک تیراندازان اسرائیلی (برخی از آنها پرچم های سفید را تکان می دهند)، یا به اصطلاح “بمباران بی رویه” خانه ها، بیمارستان ها و اردوگاه های پناهندگان، یا اظهارات بیش از حد خصمانه توسط رهبران سیاسی، یا کشتار گسترده غیرنظامیان که به طور مسالمت آمیز در کامیون های کمک های بشردوستانه غذا جستجو می کنند، صادق است. انچه ما می گوییم این است که هیچ یک از این موارد هیچ ارزش تاکتیکی آشکاری ندارند، بلکه اثربخشی آنها تنها می تواند از نظر چگونگی کمک به اسرائیل در دستیابی به هدف استراتژیک عمومی خود، که اخراج کل جمعیت عرب است، سنجیده شود. در این رابطه، به نظر می رسد این استراتژی به خوبی کار می کند زیرا اکثریت جمعیت اکنون متقاعد شده اند که “هیچ جا امن نیست”. این، در واقع، سنگ بنایی است که اسرائیل طرح نبرد روانی خود را برای از بین بردن هر گونه احساس امنیت شخصی و تولید احساس اضطراب، سردرگمی و ناامیدی، توسعه داده است. به خاطر داشته باشید، این طرز فکر از آسمان ظاهر نمی شود. این طرز فکر، محصول یک طرح دقیق و کاملا شوم برای تحمیل بیشترین آسیب روانی به 2 میلیون نفر است تا اخراج آنها از میهن تاریخی خود را آسان تر سازد. هدف اصلی عملیات اسرائیل، پاکسازی قومی است و جنبه روانی کمپین ممکن است برای موفقیت آن حتی حیاتی تر از حملات هوایی بی رحمانه یا جنگ زمینی نوظهور باشد.
این بخشی از یک مقاله از سازمانی به نام «در نجات کودکان» است:
در زمان جنگ، مردم معمولا به دنبال پناه آوردن در مکان های امن هستند. در حال حاضر هیچ مکان امنی در غزه وجود ندارد و هیچ راهی برای رسیدن به امنیت در خارج از آن نیست. کودکان می توانند با احساس امنیت، حضور مداوم اطمینان بخش خانواده، نوعی درمان معمول و مناسب، بهبود یابند. اما بسیاری از کودکان در حال حاضر اعضای خانواده خود را از دست داده اند، برخی از آنها همه کس خود را از دست داده اند و خشونت و آوارگی بی امان است.» (منبع: سلامت روانی کودکان فراتر از نقطه شکست، “کودکان را نجات دهید”).
در حالی که «جیسون لی»، رئیس جمعیت «کودکان را نجات دهید»، اهمیت “مکان های امن” را تشخیص می دهد، نمی تواند نقاط را به هم متصل کند. به نظر می رسد او فکر می کند وضعیت فعلی یک حادثه ی جنگی است، اما این یک حادثه جنگی نیست. رهبران اسرائیل بدون شک با گروه هایی از روانشناسان رفتاری همکاری کرده اند تا طرحی را که اهداف سیاسی آنها را با حداقل تلفات تامین کند به دست آورند. (تلفات گسترده مخالفت شدید سیاسی را که اسرائیل می خواست از آن اجتناب کند بر می انگیزد.) عملیات روانی فعلی به هر دو هدف دست می یابند، به همین دلیل است که باید حدس بزنیم “تصادفی” نیست. به طور خلاصه، بمباران های اسرائیل بیشتر بر ترور و آسیب رساندن متمرکز هستند تا کشتار. آیا می توانید این نکته را دریابید؟
هنگامی که دریابیم یک انگیزه ی منطقی برای خشونت به ظاهر تصادفی اسرائیل وجود دارد، شروع به دیدن آن در همه جا می کنیم. هر روز حملات هوایی جدیدی به شهرکهای چادرنشین و اردوگاه های پناهندگان انجام می شود که هیچ ارزش استراتژیکی ندارند. چرا؟ آیا رهبران اسرائیل عقل خود را از دست داده اند؟
خیر، عقلشان سر جایش است، آنها به عمد فلسطینی ها را ترور می کنند، تا به محض شکستن دیوار، مشتاقانه به مصر هجوم آورند. این هدف واقعی جنگ روانی اسرائیل است.
پیامدهای جنگ روانی اسرائیل با فلسطینیان چیست؟
خوب، اگر ما داده های گذشته را بررسی کنیم، می بینیم که تهاجمات مکرر اسرائیل چیزی کمتر از فاجعه نبوده است. این گزیده ی گزارش گروهی از محققان دانشگاه واشنگتن در سال 2009 را ببینید:
گزارش اخیر نشان می دهد که 91.4 درصد از کودکان در نوار غزه از علائم متوسط تا شدید استرس اختلال پس از سانحه رنج می برند. …
مطالعات اخیر نشان می دهد که اکثریت قریب به اتفاق کودکان غزه علائم استرس اختلال پس از سانحه (PTSD) را دارند. در یک نمونه از کودکان در غزه، بیش از 95 درصد، بمباران توسط توپخانه در منطقه خود یا شکستن دیوار صوتی توسط جت های نزدیک به زمین را تجربه کردند. علاوه بر این، 94 درصد به یاد می آورند که اجساد ناقص شده را در تلویزیون دیده اند و 93 درصد شاهد اثرات بمباران هوایی بر روی زمین بوده اند. (منبع: اکثریت قریب به اتفاق کودکان غزه از علائم PTSD رنج می برند، انتفاضه الکترونیکی)
تکرار می کنم: “91.4 درصد از کودکان در نوار غزه” در حال حاضر “علائم متوسط تا شدید استرس اختلال پس از سانحه” دارند. بنابراین، حتی در سال 2009، فلسطینی ها “سطح متناوب آسیب روانی” را تجربه می کردند. تصور کنید که چند نفر دیگر به شدت تحت تاثیر حملات خونین کنونی قرار خواهند گرفت. شایان ذکر است که آسیب روانی ناشی از درگیری فعلی با پایان دادن به خصومت ها ناپدید نخواهد شد. بسیاری از این افراد بقیه عمر خود را صرف مبارزه با ذهنیات منفی خویش در جهنمی می کنند که به طور کامل توسط اسرائیل ساخته شده است. در اینجا بخشی از از یک مقاله 4 ماه پیش در گاردین را می آوریم:
به گفته یک روانپزشک فلسطینی، کودکان در غزه در کنار خطر مرگ و جراحت، علائم شدید آسیب روانی را نشان می دهند.
فاضل ابوهن، روانپزشک در غزه، گفت که تاثیر روانی جنگ بر کودکان مشهود است. کودکان “شروع به ارائه ی علائم جدی آسیب روانی مانند تشنج، خیس کردن رختخواب، ترس، رفتار پرخاشگرانه، عصبانیت و ترک نکردن والدین خود کردند.”
او گفت: “فقدان هیچ مکان امنی احساس عمومی ترس و وحشت را در میان کل جمعیت ایجاد کرده است و کودکان بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند.”
مطالعات انجام شده پس از درگیری های قبلی نشان داده است که اکثر کودکان در غزه علائم استرس اختلال پس از سانحه (PTSD) را نشان می دهند.
در میان یافته های دیگر یونیسف عبارتند از: 91٪ از کودکان اختلالات خواب را در طول جنگ گزارش کردند. 94 درصد گفتند که در کنار والدین خود خوابیده اند. 85٪ گزارش تغییرات اشتها؛ 82 درصد احساس خشم کردند، 97 درصد احساس ناامنی داشتند، 38 درصد احساس گناه کردند، 47 درصد ناخن های خود را گاز می گرفتند. 76٪ خارش یا احساس بیماری را گزارش کردند.
گزارش سال گذشته سازمان «کودکان را نجات دهید» در مورد تاثیر ۱۵ سال محاصره و درگیری های مکرر بر سلامت روانی کودکان در غزه نشان داد که سلامت روانی-اجتماعی آنها به طور چشمگیری به سطوح هشدار دهنده کاهش یافته است.
کودکانی که آژانس امدادرسانی با آنها مصاحبه کرده بود از ترس، عصبانیت، اضطراب، استرس و خشم صحبت می کردند و مشکلات خانوادگی، خشونت، مرگ، کابوس، فقر، جنگ و اشغال و از جمله محاصره را به عنوان چیزهایی که در زندگیشان کمتر دوست داشتند، ذکر کردند.»
در این گزارش به نقل از آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، زندگی کودکان در غزه جهنم روی زمین» توصیف شده است. کودکان در غزه پس از ۱۶ روز بمباران دچار اسیب شدید» شدند
ما تمایل داریم که بازماندگان (جنگ) را به عنوان “خوش شانس” در نظر بگیریم، اما همیشه اینطور نیست. هنگامی که شما یک کودک را از تمام احساس امنیت شخصی خود محروم می کنید و او را به دنیای عدم اطمینان، خشونت و مرگ می سپارید، توانایی او برای احساس شادی یا عشق یا شکوفاسازی خود به شدت مختل می شود. ما فکر می کنیم برنامه ریزان جنگی اسرائیل به طور عمد شرایط لازم برای تحمیل حداکثر آسیب روانی به فلسطینی های ساکن غزه را ایجاد کرده اند. ما فکر نمی کنیم هیچ چیز “تصادفی” در مورد آنچه که می بینیم وجود داشته باشد. ما فکر می کنیم این تنها توضیح منطقی برای یک طرح جنگی نامنظم است که کمتر بر ضرب و شتم دشمن تمرکز دارد تا بر ترور مردم. برای اسرائیل، بیرون راندن فلسطینیان از غزه کافی نیست. آنها می خواهند اطمینان حاصل کنند که قربانیان آنها تا روز مرگ با سال ها درد روانی دردناک روبرو خواهند بود.
در حالی که ما هنوز اطلاعات کافی برای ارزیابی دقیق میزان خسارت نداریم، می توانیم با اطمینان بگوییم که قتل عام در حال انجام بسیار وخیم تر از گذشته است. اسرائیل برای تامین اهداف خود، زندگی هر مرد، زن و کودک در غزه را نابود کرده است. اما هنگامی که ما ویدئویی از زمین های بایر را می بینیم که اسرائیل ایجاد کرده – با ویرانه هایی که در همه جهات گسترش یافته است – باید به یاد داشته باشیم که آسیب روانی که آنها وارد کرده اند بسیار بیشتر است. اینها زخم های نامرئی هستند که هرگز بهبود نخواهند یافت و تمامی جمعیت نوار غزه را به دنیای اضطراب مزمن، افسردگی و ناامیدی سوق می دهند.
اسرائیل به تنهایی مسئول رنج آنهاست.
**
منبع مقاله: Israel’s Psych-War Is Relentless, Vicious and Deliberate