در حالی که تلاشهای میانجیگری به ثمر نمیرسد، به نظر میرسد جنگ بین اسرائیل و لبنان از این پس مسئلهی زمان است و نه این که رخ خواهد داد یا خیر.
یادداشت مترجم:
هر روز که از کشتار و نسلکشی تاریخی مردم مظلوم فلسطین توسط هیولاهای آدمخوار در نوار غزه میگذرد برای جهان روشنتر میشود که اسطورهی دروغین «ارتش شکستناپذیر» اسرائیل به «ارتش همیشه شکستخورده» اسرائیل بدل خواهد شد.
عدم هرگونه موفقیت نظامی در نوار غزه در کنار تخریب ۷۰ درصدی آن و به جای گذاشتن ۱۰۰ هزار کشته و زخمی پایانی است بر تصویر پوچ و احمقانهای که تروریسم اسرائیل از ارتش خود بنا کرده بود.
صهیونیسم، این مادر تروریسم جهانی، اینک یا باید این واقعیت بدیهی را بپذیرد و خفتبار به لانهی مار خود بخزد و یا میبایست منطقه را به آتش بکشد. در حالی که هیولای لابی اسرائیل در آمریکا دولت احمق و ارتش همیشه آماده به جنایت آن را به سراغ سوریه و عراق و یمن فرستاده -تا در نهایت سر از ایران درآورد- در مرزهای خود در پی سبک و سنگین کردن معادلهی آغاز یک جنگ تمام عیار با لبنان است.
در گزارش زیر از خبرنگار ویژهی امور خاورمیانه رسانهی راشا تودی، الیزابت بلید، میتوانیم ببینیم که وضعیت تا چه حد در منطقهی مرزی اسرائیل و لبنان حساس و شکننده است و کمترین خطای محاسباتی از یک طرف میتواند طرف دیگر را به آغاز یک جنگ کامل بکشاند. فراموش نکنیم که آغاز جنگ حزبالله با اسرائیل تردیدی در مورد کشیده شدن جنگ به ایران باقی نمیگذارد، همچنان که اینک ماجراجویی نیروهای شبه نظامی رژیم ایران در عراق و سوریه و یمن، نیروهای آمریکا را به سوی مرزهای کشورمان راهی کرده است.
در چنین شرایطی است که یک بار دیگر با این واقعیت مواجه میشویم که تا زمانی که هیولای ضد بشر صهیونیسم تروریست در قید حیات است نه لبنان، نه فلسطین، نه مردم خاورمیانه و نه حتی جهان رنگ صلح و آرامش را به خود نخواهد دید. صهیونیسم ویروسی است که اگر باقی بماند اجازهی بقای بشریت را نخواهد داد.
***
اسرائیل کاتز، وزیر امور خارجه اسرائیل روز دوشنبه با همتای فرانسوی خود دیدار کرد و به او هشدار داد که “زمان برای یافتن یک راه حل دیپلماتیک در لبنان در حال اتمام است.” او خاطر نشان ساخت که کشورش آماده است در صورت شکست دیپلماسی به جنگ بپردازد.
دلیل آن این است که از ۷ اکتبر، حزب الله، گروه مستقر در لبنان و مرتبط با ایران، صدها حمله علیه اهداف اسرائیلی انجام داده است. از ترس هجوم شبه نظامیانی که به طور بالقوه میتوانند به بخشهایی از کشور حمله کنند و آن جا را فتح کنند، حدود ۶۰ هزار نفر تصمیم گرفتهاند که از شمال اسرائیل برای پرهیز از خصومتها به مرکز پناه ببرند.
عطالیا رگیو، از شهرک آبیریم، در حدود پنج کیلومتری مرز اسرائیل با لبنان، خانه اش را در ۷ اکتبر ترک کرد، زمانی که هزاران شبه نظامی حماس به جنوب اسرائیل حمله و حدود ۱۲۰۰ نفر را کشتند و بیش از ۵۰۰۰ نفر را زخمی کردند.
“درآن زمان، ما مطمئن بودیم که یک جبهه شمالی به زودی باز خواهد شد و ما نیز با اشغال جلیله مواجه خواهیم شد، سناریویی که برای مدت طولانی در مورد آن صحبت شده بود. ترس زیادی وجود داشت. بنابراین، ما چمدانهایمان را بستیم، بچههایمان را برداشتیم و رفتیم.»
او تنها کسی نبود که رفت. با تشدید جنگ در جنوب، حدود ۶۰ هزار اسرائیلی شهرکهایی را در شمال این کشور ترک کردند و در مرکز و اورشلیم پناه بردند، به این امید که راکتهای شبه نظامیان مرتبط با ایران، حزبالله، به آنها نرسد.
تاکنون حملات حزبالله محدود و حساب شده است. بر اساس گزارشها، این جنبش از زمان آغاز خصومتها بیش از هزار حمله ضد اسرائیلی انجام داده است. همچنین ۴۸ سایت مرزی و حداقل ۱۷ شهرک را هدف قرار داده است. اما برای رگیو، این دلیل خوبی برای ماندن در جایی بود که حضور داشت.
«حتی زمانی که اوضاع آرام شد، متوجه شدیم که نمیتوانیم برگردیم. منطقهی ما تمام مدت تحت تهدید بود. موسسات آموزشی برای کودکان تا همین اواخر بسته بودند. قطع برق متعدد به دلیل آسیبهای زیرساختی (ناشی از حملات) وجود داشت و گاهی اوقات ما مجبور بودیم ساعتهای طولانی را بدون برق بگذرانیم.
طبلهای جنگ
با این حال، در حال حاضر، رگیو میترسد، وضع حتی بدتر شود. در۳ ژانویه، انفجاری در حومه بیروت رخ داد و صلاح العاروری، یکی از رهبران ارشد حماس را کشت. اگرچه اسرائیل مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفت، اما انگشت سرزنش به سوی مقامات اورشلیم غربی بود و نصرالله قول داد که این ترور بدون پاسخ باقی نخواهد ماند.
از زمان کشته شدن العاروری، اسرائیل حضور خود را در امتداد مرز شمالی افزایش داده و خود را برای یک جنگ بالقوه تمام عیار آماده کرده است.
اسرائیل دلیلی برای نگرانی دارد. بر اساس برآوردها، حزبالله زرادخانهای تا ۱۵۰ هزار راکت و موشک دارد. بسیاری از آنها دارای برد طولانی و قادر به رسیدن به مرکز و جنوب اسرائیل هستند. جدا از این، این گروه اسلامگرا دارای یک ارتش آموزش دیده از جنگجویان و یک واحد کماندویی به نام نیروی رضوان است که منتظر دستور حمله به دشمن خود است.
«سالهاست که حزبالله بدون مانع به مرز با اسرائیل نزدیک می شود. حوادث ۷ اکتبر چشمان ما را باز کرد و ما متوجه شدیم که هر آنچه در جنوب اتفاق میافتد میتواند در شمال نیز روی دهد. تنها با یک تفاوت: نیروهای رضوان بسیار ماهرتر، بسیار با تجربهتر و بسیار سازمانیافتهتر هستند.»
اما همه با این نگرانیها موافق نیستند. محمد حسن سویدان، کارشناس امور بینالملل مستقر در بیروت، ادعا میکند که انباشت تسلیحات حزبالله همیشه برای اهداف دفاعی بوده است، نه برای تهاجم.
«انباشت سلاح و آموزش حزبالله در درجه اول در خدمت حفظ توازن قدرت لازم برای بازدارندگی اسرائیل است. سوابق تاریخی نشان میدهد که اسرائیل تمایل دارد در صورتی که این کشور ضعیف جلوه کند نفوذ خود را گسترش دهد و منافع خود را در لبنان دنبال کند. بنابراین، از نظر استراتژیک برای بیروت سودمند است که اسرائیل در مورد پیامدهای بالقوهی هرگونه اقدام تهاجمی در آینده محتاط باشد.»
سویدان ادعا میکند که چشمانداز جنگ توسط هیچ طرفی در لبنان مطلوب ارزیابی نمیشود. در سالهای اخیر، دولت به یک بحران اقتصادی عمیق فرو رفته است که ناشی از کووید-۱۹، فساد و تصمیمات سیاسی بد است. در نتیجه، حدود ۸۰ درصد لبنانیها در فقر زندگی میکنند که ۳۶ درصد آنها زیر خط فقر مطلق است. یک رویارویی تمام عیار با اسرائیل ضربه بزرگتری به اقتصاد شکننده خواهد بود. این میتواند نارضایتی مردم را افزایش دهد و باعث اعتراضات گسترده شود، چیزی که حزبالله نمیتواند هزینه کند.
با این حال، آنچه که میتواند هزینه کند، حملات پراکنده به اهداف اسرائیلی است و سویدان متقاعد شده است که اقدامات آنها با هدف منحرف کردن حواس اسرائیل از غزه است.
تلاشهای میانجیگری
در همین حال، و قبل از اینکه وضعیت از کنترل خارج شود، ایالات متحده و اتحادیه اروپا در حال بررسی تلاشهای میانجیگری هستند، به این امید که حداقل تنشها را کاهش دهند. ماه گذشته، منطقه از آموس هوچشتاین، فرستادهی ویژه امریکا و هماهنگکننده امور بینالمللی انرژی استقبال کرد. جوزف بورل، نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجه به لبنان سفر کرده است.
اواخر هفته گذشته با مقامات اسرائیلی و لبنانی با همین هدف دیدار کرد. طرحی که وی پیشنهاد میکند ساده است: نخست این که، حزبالله حملات خود به اسرائیل را متوقف خواهد کرد و نیروهای خود را از مرز دو کشور و حدود ده کیلومتر به درون خاک لبنان منتقل خواهد کرد. اسرائیلیها از شهرکهای شمالی اجازه خواهند داشت به خانههای خود بازگردند و نیروهای حافظ صلح یونیفل مستقر خواهند شد.
در مرحله دوم، اسرائیل و لبنان مذاکرات برای یک مرز زمینی دائمی را آغاز خواهند کرد و واشنگتن وعده داده است که در ازای امتیازات، به اقتصاد لبنان کمک کند.
گزارشها حاکی از آن است که نشانههای مثبتی وجود دارد تلاشهای میانجیگری بینالمللی به ثمر رسد. براساس گزارشها هوچشتین قرار است دوباره در روزهای آینده در منطقه و برای دستیابی به یک موفقیت خوب حضور یابد.
اما سویدان خوشبینی کمی نشان میدهد.
اسرائیل از میانجیگران میخواهد حزبالله را ده کیلومتر به درون قلمرو لبنان، فراتر از رودخانه لیتانی، هل دهند. این گروه اسلامی تاکنون از پذیرش این خواستها امتناع ورزیده است.
این کارشناس لبنانی گفت: «مسئله این است که تمرکز نامتقارن فشار وجود دارد و تنها یک طرف درگیری (حزب الله) را مورد هدف قرار میدهد، در حالی که طرف دیگر (اسرائیل) را نادیده میگیرد. این رویکرد هیچ نتیجه جدیدی را تسهیل نخواهد کرد… و این بدان معنی است که احتمال جنگ به طور قابل توجهی به اقدامات اسرائیل در لبنان و غزه بستگی دارد.»
رگیو هم به تلاشهای میانجیگری اعتقادی ندارد. برای او، حزبالله متحد ایران است و هیچ یک از آنها حضور اسرائیل در منطقه را به رسمیت نمیشناسند و به همین دلیل باید با آنها مقابله کرد.
«ما باید واقعیتی را ایجاد کنیم که در آن حزبالله به آن سوی رود لیتانی رانده شود. ما یا به یک نوار امنیتی نیاز داریم یا باید نیروهایی را مستقر کنیم که نوعی منطقه حائل را شکل بخشیده و از ما محافظت کند.»
اما تا زمانی که این اتفاق نیفتد، او و خانواده اش از مرز دور خواهند ماند تا “در سمت امن” باشند.#
————————————————————
مقالات مرتبط
در همین مورد