رژیم در بن بست جمهوری اسلامی بار دیگر با رجوع به ماهیت ضد کارگری خود در پی آنست که با بازداشت کارگران فعال و هواداران آنها فضای سرکوب وسکوت را حاکم سازد. این بار اما محاسبه ی رژیم سراپا غلط است. چرا که این بار، دلایلی که کارگران را به صحنه ی مبارزه آورده است ریشه در بحران های ساختاری جمهوری اسلامی دارد. بحران هایی که رژیم برای آن هیچ چاره ای ندارد و سرکوب هم پاسخ آن نیست. پس این دستگیری ها یک واکنش عصبی ناشی از ترس است.
همین نکته نیز باید مورد نظر کارگران و فعالان کارگری در داخل و خارج از کشور قرار گیرد که رژیم اینک در گرداب مشکلات خود افتاده و غرق شدن آن حتمی است. در این شرایط هر چه فشار ما بیشتر باشد سقوط و فروپاشی نظام هم سریعتر روی خواهد داد. بنابراین باید با تمام توان به افزایش فشارهای خود از طریق اعتراضات، تظاهرات، اعتصبات، تحصن، تجمع و هر آکسیون دیگری که ممکن است بپردازیم.
دستگیری اسماعیل بخشی، سپیده ی قلیان، جعفر عظیم زاد و یا علی نجاتی نمادی است از وحشت و فلاکت نظام در مقابل جنبشی که می رود خود را سازماندهی کند و آماده شود که برای حرکت نهایی وارد صحنه شود. وظیفه ی همه ی ماست که یار و پشتیبان کارگران ستمدیده و مبارز ایران در این شرایط باشیم.
برقرار باد قدرت اجتماعی مردم ایران
هواداران حزب ایران آباد در اروپا