دلم مى خواد
دلم ميخواد حضور و يكرنگى باشه ريا و نفرت نباشه
دلم ميخواد عشق و خوشبختى باشه فقر و فلاكت نباشه
دلم ميخواد كار باشه رفاه باشه غارت و دزدى نباشه
هر كسى خرِ مراد سوار شده به فكرِ آدما باشه
دلم ميخواد وقتى شبها ميرم به خواب يه خوابِ راحتى باشه
دلم ميخواد دغدغهٌ يه لقمه نون يه جرعه آبم نباشه
دلم ميخواد كه حقِ ما از زندگى محفوظ و برقرار باشه
دلم ميخواد نعمت و ثروتِ زمين فقط مالِ تو نباشه
دلم ميخواد آدماىِ خوب بتونن بزرگ بشن ديده بشن
و بگند خيانت و دروغ و غارت نباشه
دلم ميخواد هرجاىِ اين زمين پر از پرچمهاى سفيد باشه
اسلحه وَ توپ و تانك براى كشتار نباشه
دلم ميخواد آدم اگر سفيد باشه سرخ و سياه و زرد باشه؟
براى اين آدمها حضور باشه مرگ و تباهى نباشه
دلم ميخواد هر آدمى روى زمين آزاد و سربلند باشه
براى آزاديش گم نشه و زنجير و تحميل نباشه
دلم ميخواد بر دل و جانِ عاشقها خنده باشه
كسى غمگين نباشه درد نباشه اشك نباشه
دلم ميخواد ميانِ آدمها هميشه صلح باشه
زندگى باشه و تقدير به همه مرگ به اجبار نباشه
دلم ميخواد آدمهاى سر زمينها متحد و باهم باشن
براىِ ديدنِ هم بودنِ باهم بينشون مرز نباشه
دلم ميخواد ارزشِ انسانىِ ما بر نوكِ قله ها باشه
حس كنيم حضور داريم عشق و زندگى باشه
سعيد