زانیار مرادی و رامین حسین پناهی دو زندانی سیاسی محکوم به اعدام با انتشار نامهایی سرگشاده به افکار عمومی ایران اجرای م«جازات اعدام» از تاریخ مشروطه تا به امروز را از سوی دولتهای مختلف به عنوان «رعبآورترین ابزار حذف دگراندیشان» دانستهاند.
این دو زندانی سیاسی کُرد که در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارند در این نامه از فعالین سیاسی و مدنی ایرانی خواستهاند که ضمن «تعقل و تحقیق» در مورد اتهامات ناروا و احکام ضدبشری علیه زندانی سیاسی کُرد، «سکوت خود را شکسته تا دیگر سیستم و حاکمیت آن نتواند از ناآگاهی سیاسی و تحریف اذهان عمومی و با ایجاد تفرقه در میان مردم، بە سیاستهای تاکنونی خود ادامە دهد».
این زندانیان سیاسی که در زندان مرکزی سنندج و رجایی شهر کرج بسر میبرند در پایان نامه خود با درخواست از فعالین ایرانی خواستار حمایت آنان از حقوق مردم کُرد و شکست بیاعتنایی نسبت به اعدام و سرکوبهای موجود و جاری در کُردستان شدهاند.
متن این نامه را در ادامه بخوانید.
خطاب به فعالین سیاسی، مدنی، حقوق بشری و مردم شریف ایران
اعدام و حذف فیزیکی انسان از شیوەهای کهن مجازات در دنیای سنتی و سدەهای باستان است. دولتهای مرکزی ایران از همان ابتدای شکلگیری انقلاب مشروطە، که در منطقه بیسابقه بود و میتوانست جامعەای دموکراتیک را بە دنبال داشتە باشد، با توهمات ملیگرایانه توام با سرکوب، مجازات اعدام را به عنوان ابزاری برای حذف مخالفان سیاسی خود مفروض و این رویه تا به امروز تداوم داشتە و به مجازات اعدام، این رعبآورترین ابزار حذف دگراندیشان، توسل جستەاند.
متاسفانه در گذشتەای نه چندان دور برای اکثریت جمعیت ایرانی غیر کُرد، اعدام یک کُرد اتفاقی خاص نبوده چون همیشه تحت تاثیر رسانەهای دولتی و حکومتی، کُردها را تجزیەطلب و خشونتطلب مینامیدند در صورتی که از همان ابتدای انقلاب ۵۷، احزاب کُرد و فعالان سیاسی شناخته شده ماهها بر سر حقوق کُردها با دولت مرکزی مذاکره کردند و سرانجا جنگی ویرانگر بر کردستان تحمیل شد.
جنگ در کردستان عملا به جمهوری اسلامی کمک کرد تا به بهانه مقابله با تجزیهطلبی و مبارزه با ضدانقلاب و اشرار و از طریق تهییج ملی، تحریک احساسات مذهبی و اعلام شرایط فوقالعاده، زمینه سرکوب تمام جریانهای سیاسی رقیب را، در ابتدای دهه ۶۰ فراهم کند. از همین رو، جوانان کُردستان را به بهانەهای واهی از جمله تجزیەطلبی یا فعالیت تروریستی محکوم به اعدام میکنند. از باب نمونە میتوان به فرزاد کمانگر، معلم وارسته و انسان باور، اشاره کرد.
با توجە بە نکاتی کە بسیار کلی و بە اجمال ذکر شد ما دو تن از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام، نه تنها در جغرافیای به اسم کُردستان بلکه به عنوان زندانیان سیاسی برای رسیدن به جامعەای دمکراتیک در ایران، از فعالین حقوق بشری و سیاسی ایران انتظار داریم با کمی تعقل و تحقیق در مورد این اتهامات ناروا و احکام ضدبشری و فراقضایی و ناعادلانه سکوت خود را شکسته تا دیگر سیستم و حاکمیت آن نتواند از ناآگاهی سیاسی و تحریف اذهان عمومی و با ایجاد تفرقه در میان مردم، بە سیاستهای تاکنونی خود ادامە دهد.
امیدواریم فعالین سیاسی، مدنی و حقوق بشری و عموم خلق شریف ایران، ضمن هم دردی و حمایت از خواستەهای مردم کُرد با ذکاوت و صبر از ما حمایت و از بیاعتنایی نسبت به اعدام و سرکوبهای موجود و جاری در کُردستان بکاهند.
امیدواریم مسئله اعدامهای سیاسی در کردستان، که متاسفانه در این سالها بە امری عادی مبدل گشتە، منجر به اتحادی یکپارچه علیه اعدامها و سرکوبها گردد. همچنین آرزومندیم در آیندەای نه چندان دور در ایران شاهد تحقق دولتی مبتنی بر آزادی و برابری با حفظ به رسمیتشناختن حقوق تمامی خلقهای ایران باشیم کە دمکراسی، آزادی و صلح پایدار را به ارمغان بیاورد.
زانیار مرادی – زندان رجایی شهر
رامین حسینپناهی، زندان مرکزی سنندج