بازی تنظیم شدهی بیت رهبری و شورای فرماندهی سپاه تحت عنوان تمسخرآمیز «انتخابات ریاست جمهوری» به پایان رسید. حاصل کار، مهرهی دستآموزی است به اسم مسعود پزشکیان که قادر است مزایای فراوانی را نصیب نظام درگیر بحران سازد.
فواید او برای بیت رهبری، شورای فرماندهی سپاه و طبقهی دزد و غارتگر حاکم:
– خریدن مشروعیت نسیه و ناقص برای نظام فاقد هر گونه آبرو و مشروعیت با رقمسازیهای احمقانه
– آماده کردن جامعه برای یک دورهی دیگر از تحمل فقر و رنج و تورم با امیدسازی کاذب لایههای ناآگاه و مستأصل
– عدم وجود هیچ گونه مقاومت سازمانیافتهی دولتی و باندی برای فرامین بیت رهبری در موضوعات راهبردی
– پیشبرد استراتژی انعطاف موقت یا همان «نرمش قهرمانانه» توسط وی به اسم «منافع ملت ایران»
– آمادهسازی جانشینی خانوادگی رهبری با حضور فردی که هیچ ادعایی در این مورد ندارد.
– فروختن وی به دنیای غرب به عنوان یک فرد «معتدل» و پیشبرد استراتژی نجات نظام از مکانیزم ماشهی برجام
– وارد بازی کردن پاسداران سیاسی نظام یا همان اصلاحطلبان مزدور برای بازسازی یک سنگر دفاعی نوین برای نظام
به این ترتیب میبینیم که از همان ابتدا هر شش نفر کاندیدای مورد تایید صلاحیت قرار گرفتهی نظام برایش مناسب بودند و هیچ تفاوتی نمیکرد که کدام یک به این پست ظاهری و تشریفاتی دست پیدا کند، اما انتخاب پزشکیان در کل منافع بیشتری نصیب نظام میکند.
فاصلهی زمانی برای پی بردن به ناکارآمد بودن این مهرهی نظام و کابینهی وی بسیار کوتاه و نزدیک است و باز هم دستگاه قدرت پشت پرده، متشکل از مافیاهای بیت رهبری، سپاه، خصولتیها و بازاریهای تازه مسلمان، نشان خواهد داد که جز آنها کسی در این مملکت نمیتواند از درجهی کارگزار نظام خواه خاتمی باشد یا روحانی یا رئیسی یا پزشکیان فراتر رود.
قهر بزرگ ملت ایران با صندوقهای رای انتخابات قلابی رژیم را وادار به رقمسازیهایی کرده است که ناباوری را حتی در میان خودیها دامن زده است. در یک شاهکار تاریخی، ولی ابله فقیه، آمار قلابی مشارکت دور اول و دور دوم را جمع کرده است تا مجبور به اعتراف شود که حتی با این جمعبندی پرحماقت هم به رقم کل حائزین شرایط رای نمیرسد.
این امر فلاکتی را خبر میدهد که با مُسکن پزشکیان درمان نمیشود و مرگ نظام سرطانزدهی ورشکسته را چندان به عقب نخواهند انداخت.
نگارنده بر این باور است که اگر از این روحیه جمعی به وجود آمده در انتخابات استفاده کنیم و به سوی تشکیل «دولت شهروندی از پایین» برویم، در یک مقطعی میتوانیم کل بساط و وجود دولت غاصب در بالا را جارو کنیم. کافیست دست به کار شویم و با تشکیل شبکههایی فرادولتی و غیرحکومتی به یاری همدیگر بشتابیم، با هم همکاری کنیم و هوای یکدیگر را داشته باشیم تا به تدریج، تفاوت بین دولت مردمی و دولت ضدمردمی آشکارتر شده و در یک نقطهی حساس که قوی و متحد شدهایم کشورمان را از دست رژیم اشغالگر آخوندی بیرون آوریم.
شدنی است اگر بخواهیم.#
_________________________________________
برای دنبال کردن برنامه های تحلیلی نویسنده به وبسایت تلویزیون دیدگاه مراجعه کنید: www.didgah.tv
جهت اطلاع از نظریه ی «بی نهایت گرایی» به این کتاب مراجعه کنید:
«بی نهایت گرایی: نظریه ی فلسفی برای تغییر» www.ilcpbook.com
ایکس (توییتر) :@KoroshErfani
مقالات مرتبط
در همین مورد