2 ساعت،40 دقیقه
۳۰۰ فعال سیاسی، دانشجویی و حوزوی حامی محمود احمدی نژاد در نامه ای به آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی انتقاداتی جدی علیه قوای سه گانه و نهادهای زیرنظر رهبری مطرح کرده اند. برخی از مهم ترین نکات این نامه که نخستین اقدام عملی و علنی حامیان احمدی نژاد برای مخاطب قرار دادن آیت الله خامنه ای بوده، بدین شرح است:
۱- گسست بین مردم و حاکمیت به بالاترین سطح خود در چهار دههی گذشته رسیده و در صورت تداوم روال فعلی، جمهوری اسلامی به تجربهای ناموفق برای آیندگان تبدیل می شود.
۲- کشور نیازمند آغاز اصلاحات اساسی و بنیادینی است که مطابق قانون اساسی بر عهدهی رهبری بوده و مقام مسئول دیگری امکان و اختیار آن را ندارد.
۳- قوای سه گانه و نهادهای تحت نظر رهبری مانند شورای نگهبان به محل تجمع اصحاب قدرت، لابی و فساد تبدیل شده، شرایط جسمی و فکری اعضای مجلس خبرگان سبب شده درک شان پایین تر از سطح جامعه باشد، بسیج استحاله شده، از نهادهای اقتصادی حکومتی نمی شود حسابرسی کرد، حوزه ها به مراکزِ خمودهی پرورشِ تکنسین تبدیل شدهاند، جمهوری اسلامی به بازیگری معمولی تبدیل شده، برجام تحمیلی بود و سیطره و نفوذ بیگانگان در سال های اخیر بیشتر شده و استقلال کشور خدشه دار شده و علاقه مندان حزب اللهی هم از وضعیت موجود نومیده شده اند.
۴- «مردم» توسط حاکمان به عنوانِ طرفِ مقابل و یک تهدید تلقی شده و تلاش میگردد با رسانههای انبوه و عملیاتهای روانی، اذهان ایشان مهندسی شود، و با شیوههای مختلفِ نرم و سخت، کنترل و محدود شده یا ارادهشان سرکوب و تحقیر گردیده و از صحنهی اثرگذاری حذف شوند.
۵- «حکومت» و مناصبی که قرار بود ابزاری برای خدمتگزاری به خلق باشند، و امروز تقریباً به طور فراگیری دکانی برای خدمتگزاری به منافع حاکمان شدهاند و پسوند «دینی» و «اسلامی» ای که قرار بود ضامنِ حرکتِ حکومت در مسیر خیر و صلاح عمومی باشد، و امروز خود به عاملِ اصلیِ تبعیض و برتری، و نقدناپذیری و ایجاد حاشیهی امن برای مسئولین تبدیل شده است.
۶- ناامیدی و احساسِ مردم -خصوصاً نسل جوان- مبنی بر نداشتنِ آیندهای بِسامان و افقِ روشنِ پیشِرو، که اعتراضات مردمی سال 96 صورتی از آن را به نمایش گذاشت، زنگ خطرِ هولناکِ فروپاشی اجتماعی ایران را به صدا در آورده است.
۷- احمدینژاد منادیِ اصلیِ مطالبات مردم در میان نخبگانِ سیاسیِ مطرحِ کشور» است و « سال۹۶ راه سومی را میانِ تن دادن به نظمِ باطلِ موجود یا بر هم زدنِ اساسِ نظم برآمده از انقلاب۵۷ و پشت کردن به کلیتِ مسیرِ انقلاب اسلامی گشوده بود» ولی حاکمیت در حال حذف کردن اوست.
۸- سال۹۷، سالی مهم و سرنوشتساز برای آغاز اصلاحات اساسی و انقلابگونه در وضعیت فعلی کشور است و تصمیمگیر نهایی آیت الله خامنه ای است.
درباره محتوای این نامه که اغلب در تضاد کامل با رویکردها و اظهارات متعدد شخص آیت الله خامنه ای قرار دارد، چند نکته مهم وجود دارد:
۱- مهم ترین مشکل این نامه، خودبرتر پنداری محتوایی و روشی، متاثر از شخصیت محمود احمدی نژاد است. نویسندگان نامه مدعی شده اند: «سیر نزولی تحولاتِ کلانِ کشور و روند شتابانِ دور شدنِ هر چه بیشتر از این آرمانهای اساسی انقلاب اسلامی در چند سال اخیر است.» عبارت «چندسال اخیر»، دفاع غیرمستقیم از کارنامه دولت احمدی نژاد است که یکی از نزولی ترین دوران حیات سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی بوده است. شدیدترین تحریم های اقتصادی، بالاترین سطح انزوای بین المللی، بالاترین شکاف های سیاسی و اجتماعی به ویژه پس از انتخابات سال۸۸، در دوران ۸ساله دولت محمود احمدی نژاد رخ داده است. ممکن است برخی ادعا کنند این وضعیت محصول توطئه دشمن و مخالفان برای به زمین زدن دولت احمدی نژاد بوده، ولی در هر صورت این چیزی بوده که از دوران احمدی نژاد به جای مانده و کسی نمی تواند تضمین کند در صورت به قدرت رسیدن مجدد او، چنین نشود.
۲- نویسندگان نامه مدعی هستند تحت تاثیر عواملی چون مهندسی انتخابات، دیگر نمی توان دولت را «مظهر ارادهی عمومی ملتِ ایران و مجرای جاری شدن خواست ایشان در ادارهی کشور دانست»، این حرف درست و منطقی است. ولی پرسش مهم این است که آیا دولت و شخص محمود احمدی نژاد محصول مهندسی انتخابات نبود؟
۳- نویسندگان نامه تاکید کرده اند که نهادهای بزرگ اقتصادی حکومتی در تیررسِ انتخاب و حتی حسابرسی و پاسخگویی به ملت نیستند، و علیرغم داشتن سهمِ تعیینکننده در اقتصاد کشور، همواره از برعهده گرفتن مسئولیت وضع اقتصادی کشور نیز مبرا هستند. آنها باید توضیح دهند که رشد اقتصادی سپاه و به خصوص سازمان خاتم الانبیا که در طول هشت سال دولت احمدی نژاد رخ داده را چگونه توجیه می کنند؟ در واقع بخش مهمی از مشکلات اقتصادی کنونی که در حوزه نهادهای حکومتی رخ داده، به خصوص رشد اقتصادی سپاه، محصول همکاری و چشم پوشی دولت احمدی نژاد بوده و اگر قرار است بعد از رهبری، یک نفر محاکمه شود، حتما محمود احمدی نژاد خواهد بود.
۴- این نامه در عمل جز برخی کلی گویی های معمول، هیچ راه حلی برای مشکلات موجود ارائه نداده و تنها راه حل را بقا و حتی به قدرت رساندن محمود احمدی نژاد و جریانش توصیف کرده است. در واقع این نامه از منظر آسیب شناسی یک نسخه کامل است ولی در مقاوم نسخه نویسی، متاثر از توهم و خودبرتر و خودمرکزی پنداری نهادینه شده احمدی نژاد است و هیچ ارزش خاصی ندارد. هدف نویسندگان این نامه، نجات کشور یا انقلاب یا مردم نیست، هدف صرفا جلوگیری از حذف احمدی نژاد و نجات و بقای اوست. این کار بدی نیست و باید هدف هر گروه سیاسی باشد ولی نباید برای رسیدن به این هدف پشت واژه های بزرگ و مهم قایم شد.
۵- نویسندگان به رهبر جمهوری اسلامی نوشته اند «افراد کوچک، ملون، بیآرمان، بلهقربانگو و فرصتطلب در ساختار سیاسی کشور رشد کرده اند». کاش قبل از این نامه، نویسندگان نامه حدفاصل سال های ۸۲ تا ۸۸ را مرور و سخنرانی های احمدی نژاد و یارانش را مرور کرده بودند، قطعا متوجه می شدند که چطور افراد کوچک، ملون، بیآرمان، بلهقربانگو و فرصتطلب در ساختار سیاسی کشور رشد کردند.
۶- انتخاب آیت الله خامنه ای به عنوان مخاطب اصلی و معرفی ضمنی او به عنوان مسئول اصلی مشکلات هم نکته مهم و دقیقی است که در نامه آمده است ولی روشن است که رهبر جمهوری اسلامی با بخش عمده مطالب این نامه مخالف است و خودش مروج و حامی ادبیات، سیاست ها و رویکردهایی بود که نویسندگان نامه برشمرده اند. اینطور نیست که رهبری گل و بلبل باشد ولی نهادهای وابسته به رهبری کار را خراب کرده باشند. آیت الله خامنه ای در ده سال گذشته، بارها به صراحت پشت سپاه، شورای نگهبان و قوه قضاییه ایستاده، مجلس خبرگان را ستوده، از بسیج گفته، سیاست های کلان دیپلماسی را فریاد زده و درباره ریز و درشت امور اجرایی نظر داده است. اساسا اگر قرار بود رهبر جمهوری اسلامی به این نکاتی که در نامه آمده توجه داشته باشد، به احتمال بسیار زیاد ما در ساختار سیاسی ایران، شاهد رشد و ظهور چهره هایی چون احمدی نژاد نبودیم که اکنون بخواهند منجی ملت و کشور معرفی شوند.
کلیت نامه ۳۰۰ فعال حامی احمدی نژاد که جلوه ای از رفتار محمود احمدی نژاد است، چیزی بیش از یک فرار رو به جلو نیست. کارنامه جمهوری اسلامی به روایتی که نویسندگان نوشته اند، پر از ننگ، نومیدی و شکست است و ۸سال محمود احمدی نژاد هم جزو این کارنامه است، شاید هم سیاه و ننگین و تاسف برانگیزتر.
Source: ایران وایر