کورش عرفانی، ۲ آبان ۱۳۹۹
با نزدیک شدن به روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا (سوم نوامبر)، گمانه زنی ها در مورد پیروزی این یا آن کاندیدا افزون تر و دقیق تر می شود. در حال حاضر کاندیدای حزب دمکرات آمریکا، جو بایدن، در بسیاری از نظرخواهی ها نسبت به کاندیدای حزب جمهوری خواه آمریکا، دونالد ترامپ، در موقعیت بهتری قرار دارد. نتیجه ی این انتخابات، برای ما ایرانیان، در سه سطح قابل بررسی است: جهانی، منطقه ای و ملی. در این نوشتار تلاش می کنیم که اثرات انتخاب هر یک از این دو کاندیدا را بر آینده ی سیاسی ایران، در شرایط عدم بروز حرکت مردمی برانداز، بررسی کنیم.
*
با روشن شدن برآیند نهایی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، رژیم ایران در مقابل نخستین انتخاب خود قرار می گیرد: مذاکره یا عدم مذاکره. احتمال گزینش «عدم مذاکره» بسیار ضعیف است، چرا که وضعیت اقتصادی کشور اجازه ی این کار را نخواهد داد. افزایش قیمت ارز، گرانی طلا، اوج گیری هزینه ی مسکن، تورم سه رقمی، کم یابی و نایابی کالاهای اساسی و نیز رکود و تورم، راهی برای ادامه ی این وضعیت به جای نمی گذارد. هرگونه پافشاری بر وقت کشی در این شرایط اقتصادی وخیم، مصادف با تقویت احتمال انفجار اجتماعی، شورش، فروپاشی و جنگ داخلی خواهد بود. به همین دلیل، گزینه ی «مذاکره» می تواند خود را به رژیم تحمیل کند. در این صورت دو سئوال مطرح می شود:
۱) قرار است با ترامپ مذاکره شود یا با بایدن؟
۲) قرار است اصول گرایان با آمریکا مذاکره کنند یا اصلاح طلبان؟
پاسخ پرسش نخست را انتخابات سوم نوامبر آمریکا مشخص خواهد کرد. اما پرسش دوم پاسخ روشنی از حالا ندارد. آن چه قابل مشاهده است البته بسیج گسترده ی اصول گرایان و نظامیان در ایران برای خالی کردن زیر پای ته مانده ی جریان اصلاح طلبان در ایران، یعنی دولت به اصطلاح «میانه رو» حسن روحانی، است تا با دست باز برای آینده، آن کنند که خودشان می خواهند. آیا موفق خواهند شد یا خیر جای تردید است. بنابراین در یک برآورد اولیه می توان چهار حالت را در نظر گرفت:
۱) میانه روها با بایدن مذاکره می کنند.
۲) میانه روها با ترامپ مذاکره می کنند.
۳) اصول گرایان با بایدن مذاکره می کنند.
۴) اصول گرایان با ترامپ مذاکره می کنند.
اما برای این که تصویر دقیق تری از احتمال ها داشته باشیم باید این را در نظر بگیریم که در این مذاکرات، در کنار موضوعات حاشیه ای و فرعی، دو محورعمده باید مورد توافق واقع شود:
– سیاسی: تغییر سیاست ایران در منطقه و حذف نقش خود از معادله ی خاورمیانه.
– نظامی: پایان بخشیدن به فعالیت های هسته ای و محدودسازی توسعه ی موشکی.
تنها در قبال واگذاری های مهم و اساسی در این دو عرصه است که می توان تصور کرد، حکومت ایران امتیازاتی را در زمینه ی رفع تحریم ها، دسترسی به دلار و بازارهای خارجی و لذا، خروج از فشار اقتصادی منجر به انفجار اجتماعی، به دست آورد. در غیر این صورت، نتیجه ای از مذاکرات بیرون نخواهد آمد مگر فشار بیشتر تا مرز محاصره ی اقتصادی و برخورد نظامی.
حال اگر این دو محور را در راستای چهار حالت فوق در نظر بگیریم به چنین مواردی می رسیم:
اعتدال گرایان |
اصول گرایان |
|||
پیروز انتخابات آمریکا |
وجه سیاسی مذاکرات |
وجه نظامی مذاکرات |
وجه سیاسی مذاکرات |
وجه نظامی مذاکرات |
ترامپ |
امکان یک توافق ضعیف |
توافق ناممکن |
(توافق ناممکن و یا) امکان توافق قوی |
(توافق ناممکن و یا) امکان توافق قوی |
بایدن |
امکان یک توافق قوی |
امکان یک توافق ضعیف |
امکان یک توافق ضعیف |
امکان یک توافق ضعیف |