در عمل هيچ زمانی باقی نمانده است. بسیاری معتقدند برای آن که بتوان جلوی تغيير شرایط اقليمی و تخريب طبيعت را گرفت دیگر دیر شده است. حتی دانشمندان متخصص در این عرصه از شتاب گیری تغييرات و اختلالات آب و هوایی زمين به دلیل بی توجهی ای که ریشه در خودخواهی بشریت -در حقيقت درصد كوچكی از بشريت- دارد، متحير هستند.
هر روز سهل انگاری در سطح سياسی، فردی، و تجاری ادامه دارد. طمع كاری و كوته مدت گرايی سياسی سبب می شود بحران های زیست-محيطی شدت يابد و امری که سيستم های محیط زیست را به نقطه عطف آنها نزديک تر می كند. اين در شرايطی است كه به نظر می رسد دیگر هيچ چيز نمی تواند جلودار تخريب شود و يا نابودی را متوقف كند. هيئت بين دولت ها برای تغييرات اقليمی ‘IPCC’ برخی از اين تخريب ها را غير قابل بازگشت تشخيص داده اند.
گزارش اخير از IPCC -تهیه شده توسط دانشمندان برجسته ی جهان در زمينه شرایط اقلیمی و محیط زیست-، مانند بسیاری از گزارش های پيشين، فراخوان های خشمگين و آتشين برای عمل است، عملی بنیادین و فوری. با این وجود، بر خلاف هشدارها و درخواست های مکرر دانشمندان، فعالان محیط زیست و شهروندان نگران در طول دهه های اخیر، اقدامات مهم اندکی در حال انجام شدن است و ”محيط زيست” برای دولت ها هنوز يك موضوع دارای درجه ی بالا از اولویت و ارجحیت محسوب نمی شود. آری، آگاهی در اين زمينه رو به افزون است و چشم انداز تغییراتی وجود دارد: ده ها كشور متعهد شده اند كه انتشار گازهای گلخانه ای خود را تا سال 2050 يا 2060 (مانند مورد چين) به صفر خالص (نه صفر واقعی) برسانند. اما هنوز برای اين كه پایبندی خود به این تعهد را نشان دهند، شکاف میان سخنان سياسی و ضوابط و اعمال آنان بسيار بزرگ است. بنا به گفته ی آنتونيو گوتِرِش ”دولت ها و سران تجاری يك چيزي می گويند و بعد كار دیگری می کنند. بطور ساده بگوييم: اينان دروغ می گویند.” ايالات متحده آمریکا يك لايحه بزرگ تغييرات اقليمی را به تصويب رساند. با ارزیابی جنبه های متفاوت اين اقدام ناکافی است، اما از هيچ بهتر است. دولت جديد استراليا هم كه به نظر مشتاق می رسد تا شهرت این كشور به عنوان يك مشكل ساز زیست-محیطی را از بين ببرد همين گونه عمل كرد؛ اقدامی كاملاً ناكافی، اما مانند اقدام ايالات متحده از هيچ بهتر.
صفحات خورشیدی به سرعت در حال افزایش است -چين برای نصب و توليد آن در جهان پيشرو است- و صدها مزرعه بادی در حال ايجاد شدن است. باز هم چين، با برپا كردن سه بار بيش از هر كشور ديگر مزرعه های بادی در سال 2020 در این زمینه پيشتاز بود. کارایی انرژی بهبود يافته است، اما به دلیل اشتهای سیری ناپذیر انسان، استفاده از انرژی نیز در حال افزايش است. به دليل معضل گازهای گلخانه ای، فروش وسائط نقليه ی برقی رو به رونق بوده و انرژی های تجدیدپذیر از سوخت های فسیلی بسيار ارزان تر هستند. با وجود آن که میزان برق توليد شده (نه كل انرژی) با استفاده از روش های تجديدپذير فقط حدود ١٠٪ سرجمع انرژی كل جهانی را تشکیل می دهد، صحبت درباره ی ایده های ”سبز”، ابتكارها و نگرانی ها در این زمینه به گونه ای بی سابقه افزون شده است.
در برابر اين چالش ها چنين اقداماتی، از جمله تدابير بسیاری كه توسط مردم محلی راهبری می شوند، مثبت، اما فقط کمی بيش از یک ژست محسوب می شوند. مانند استفاده از بادبزن کاغذی در گرمای ٤٠ درجه سلسيوس. در این میان نرخ انتشار گازهای گلخانه ای همچنان سالانه افزایش پیدا می کند، سرمايه گذاری برای استخراج سوخت های فسیلی ادامه می یابد، درختان در جنگل های بارانی همچنان قطع می شوند، زيستگاه های طبيعی از بين می روند، منابع آبی آلوده می شوند، هوا آلوده می شود و فرسايش خاک ادامه پیدا می کند. همانطور كه كلِر فِرِس، يكي از بنيانگذاران جنبش شورش عليه انقراض می گويد، “تراژدی طولانی به مقياس بی سابقه” ادامه دارد و همانطور که بی رحمی انسان نسبت به همنوع خود و طبيعت.
اطلسی از رنج های انسانی
تاریخ تاسیس آی پی سی سی “IPCC” (هيئت بين دول برای تغييرات اقليمی) به سال 1986 برمی گردد، به زمانی كه صحبت درباره ی تغییرات اقلیمی به طور باز شروع شد. کار اين هيئت که در دل سازمان ملل واقع شده ارزیابی دانسته ها و علوم در زمینه ی تغييرات اقليمی است و فارغ از هر نوع گرايش يا نفوذ ایدئولوژیک و سياسی، چهارچوبی را فراهم می آورد تا در همکاری بین دولت ها، دانشمندان و كاركنان “IPCC قابل اطمينان ترين ارزیابی در رابطه با شرايط اقليمی زمین ارائه شود. تا این تاریخ دو گزارش از سه گزارش سالانه ی 2022 اين هيئت انتشار يافته است: AR5 و AR6. گزارش هایی که وضعیت هولناك سیاره ی ما، بشريت و ديگر اشكال حيات روی زمین را، به دلیل رفتار بشر بسيار واضح ترسیم می کنند. رفتاری كه سلسله زنجيره ای از فاجعه های به هم پيوسته زیست-محیطی را سبب شده: تغييرات آب و هوایی، انقراض گونه های گیاهی و حیوانی، آلودگی هوا و منابع آبی، فرسايش خاک و انهدام جنگل ها. هر یک از مناطقی از زمین كه به طور جدی تحت تاثير تغییرات اقلیمی قرار گرفته است، به دنبال خود شمار بالایی از مشكلات محلی را به بار آورده اند: در اكوسيستم (حيات وحش) محل زندگی حيوانات، منابع غذایی مردمان بومی، جابجایی و مهاجرت مردم، مشکلات روانی و غيره. اين پدیده هایی هستند که به نوبه ی خود تكرار تخريب و اختلال را موجب شده و با دامن زدن به مشكلات پيچيده ی زیست-محیطی و اجتماعی، موج های تخريب در افزاینده و با عواقب غير قابل پيش بينی را آشكار می كنند. چرا غير قابل پيش بينی؟ به این دلیل که تصمیم های راهبردی اقتصادی، قوانین و ضوابط دولتی و فعاليت های انفرادی انسان ها، به طور عمده مبتنی هستند بر فرض های نادرست و نتیجه گیری های ناصحيح از آنها درباره ی بشریت و طبيعت.
در ارتباط با طبيعت و قوانین حاکم بر آن، ما کم می دانيم، خودخواه و خودمحور هستيم و بر اين باوريم كه این کره ی خاکی از آنِ ما انسان هاست. مایی که هنوز نتوانسته ایم به طور صلح آميز در جامعه با هم زندگي كنيم، می خواهیم مسئول زمین و منابع حیات باورنكردنی موجود در آن باشيم. فروتنی، خصیصه ای که انسان بيشترين کمبود را در آن دارد، در ميان سياستمداران، رهبران و بازرگانان بزرگ كاملاً غائب است. این در حالی است که اگر قرار باشد ما يك خانواده به هم پيوسته (که در حقيقت همين هستيم) که بخشی از حيات كلی را تشكيل می دهد محسوب شويم، فروتنی عنصری ضروری است.
گزارش AR5 از IPCC “اطلسی از رنج های انسانی است … و حقايق غير قابل انكار” و به طور مستقيم انگشت تقصیر را به سمت سیاستمداران و روسای شرکت های بزرگ را نشانه می رود. “اين كناره گيري از رهبری جنايت است. بزرگترين آلوده كنندگان جهان مقصر هستند كه زمین، تنها خانه ی ما را به عمد به آتش می کشند.” چنین نقطه نظراتی را نه تنها جنبش شورش عليه انقراض و صلح سبز بیان می کنند، بلکه توسط دبير كل كنونی سازمان ملل، آنتونيو گوتُرِش (سرآمد در بین رهبران نالايقِ واپس گرای کنونی جهان) نیز گفته شد:
“ما باعث مصیبتی زیست-محیطی شده ايم، منظورم از ما ملت های ثروتمند کشورهای توسعه يافته است. چرا كه رفتار اين درصد نسبتاً كوچك از بشريت است كه ریشه ی اصلی مشكل را تشکیل می دهد. فاجعه ی اقلیمی به واسطه ی افزایش بیش از حد جمعيت جهان تشديد نشده و نمی شود، اگرچه كه قطعاً شمار جمعيت جهان بالاست. اين معضل نتيجه ی مستقیم مصرف بيش از حد و غیرمسئولانه ی کشورهای ثروتمند است. بار مسئولیت اين مشکل بر دوش صدها ميليون نفر مردمان جنوب صحرای آفريقا، بنگلادش، پاكستان يا چين نيست، همان قدر که یک میلیارد نفر جمعیت بسيار فقير هند در اين قضيه دستی ندارند و از آن کمتر ساكنان جزاير دريای جنوبی که بسیاری از آنها به احتمال زیاد در سال های آتی محو خواهند شد.
منشا این فاجعه ی زیست-محیطی، اين نوع زندگیِ مصرف گرایِ لجام گسيخته بی مسئوليت کشورهای غربی است، همچنين که رژیم غذایی و استفاده بیش از حد آنها از فرآورده های حیوانی. جوامع صنعتی ثروتمند مصرف کنندگان اشیایی هستند که اغلب آنها كاملاً غير ضروری می باشند. اين گروه يك درصدِ ثروتمندترین ها از مردم جهان هستند كه بايد شدیدا مورد سرزنش قرار بگيرند.
گزارش تکان دهنده ی آکسفام (OXFAM) با عنوان “مقابله با نابرابری كربُنی”، منتشر شده در سال 2020 آشكار كرد كه بين سال های 1990 تا 2015 -٢٥ سالي كه بشر مقدار دی اكسيد كربن (CO2) موجود در جو زمين را به دو برابر رساند-، ١٠ درصد ثروتمندترین ها جهان، مسئول بيش از نصف (٥٢ درصد) انتشارات افزوده به جو زمين بوده اند و يك درصدِ ثروتمندتر از همه مردمان جهان، مسئول ١٥ درصد این انتشارات، یعنی نرخی برابر با بيش از دو برابر انتشارات نيمه ی فقيرتر بشريت. به موازات گسترش نابرابری ها، تاثير خارج از تناسبی كه اين گروه خُرد ثروتمندترین ها بر روی زیست-بوم کل بشریت می گذارند نيز رشد خواهد كرد. آكسفام تخمين می زند كه تا سال 2030، انتشارات گازهای گلخانه ای توسط گروه ١٪ از همه ثروتمندترها، ٣٠٪ بيش از میزان افزایش دمای یک و نیم درجه ای زمین خواهد بود.
در حالی كه اثرات تغييرات اقليمي و فرسايش زیست-محیطی در سراسر جهان هر بیشتر محسوس می شود، اين به مردمان فقيرترين كشورهاست كه شديدترين ضربه ها از این پدیده وارد می شود و با وجود قول و وعده های تکراری سياستمداران غربی مبالغ بسیار ناچیزی برای طرحی كه به نادرستی پروژه “انطباق” ناميده اند، به آنها پرداخت می شود. اين جز جنگ کشورهای ثروتمند برعلیه فقيرترين و آسيب پذيرترين مردمان زمین نيست.
رويای 1/5°
هدف قابل تحمل در نظر گرفتن و محدود کردن گرمایش زمین در حد 1/5 درجه سلسيوس (منطبق با گرمایش در دوران پیشاصنعتی) كه در اجلاس پاریس در 2015 بر سر آن توافق حاصل شد، امروزه رویا و آرزویی بیش نیست. دولت ها به تعهدات تعيين شده در سطح کشوری “NDC” پيوسته اند. اما این تعهدات اجباری محسوب نمي شوند. و حتی با عمل کردن به ملزومات آن، اگر نگوییم هيچ، به نظر نشان اندکی از تحقق هدف 1/5° وجود دارد. تعهدات NDC به اندازه کافی موثر نيستند، به همین دلیل تخمين زده می شود میزان گرمایش از 1/5° بگذرد.
دولت ها به سود كوتاه مدت اقتصادی و استمرار مدل های اقتصادی-اجتماعی كه به زمین و بشريت صدمه بسيار بزرگی وارد كرده را در اولويت نخست خود قرار می دهند. آنتونيو گوترش به وضوح گفت: ” دولت ها و شركت های بزرگ نه تنها چشم خود را می بندند، بلكه به مشكلات می افزايند. آنان به دلیل دلبستگی مطلق به سرمايه گذاری پيشينه دار خود در سوخت های فسيلی، دارند زمين را خفه می کنند. در حالی که انرژی های جایگزین تجديدپذير، شغل های سبز، امنيت انرژی و ثبات قيمت بالاتری را فراهم می آورند. “سهل انگاری و بی فکری در این زمینه از حد باور فراتر رفته است.”
هم اكنون افزایش دمای عمومی سطح زمين حدود 1/3° درجه سلسيوس است، و با توجه به آشفتگی اقليمی كه در حال وقوع است، می توان تصور كرد افزايش 1/5 درجه ای چه عواقبی در پی خواهد داشت، فاجعه ای كامل. چه رسد به افزايش 4° – 3° كه با توجه سير کنونی در راه است. آکسفام OXFAM در گزارش خود آورده كه اگر قرار باشد كه هدف 1/5 درجه سلسيوس تحقق يابد، “می بايست تا سال 2030 سرانه ی انتشار گازهای گلخانه ای توسط ١٠٪ ثروتمندترين ها حدود ١٠ بار كمتر شود. اين برابر است با كاستن يك سوم از انتشارات ساليانه جهانی” . اما حتی اگر 1/5 درجه سلسيوس كه به عنوان “آستانه ی فيزيكي يا محدوده شرايط جوی زمين” توصيف شده محقق شود، جهانی متفاوت و برای ما ناشناخته به وجود خواهد آورد. دنيايی كه بر اساس مطالعات اخير “برای اكوسيستم های در خط اول تغييرات اقليمی” بيش از حد گرم بوده و بسیاری از گونه های گیاهی و حیوانی در آن از بین خواهند رفت، از جمله مرجان های صخره ای كه پيش بينی می شود شمار بالایی از آنان تحت چنين شرايطی ناپديد شوند.
پرونده هايی از شرم
با وجود آن که چين از لحاظ انرژی های تجديدپذير، ذخیره سازی انرژی و استفاده از وسائط نقليه ی برقی در جهان پيشرو است، (در سال 2019 خودروهای برقی فروخته شده در چين بيش از بقيه جهان بوده است)، همچنان بيشترين تولید گازهای گلخانه ای در جهان را دارد. البته میزان سرانه ی انتشار گاز گلخانه ای چین به نسبت بسیاری پايين و به عنوان مثال نصف سرانه ی ايالات متحده آمریکاست. اين میزان بالا از انتشار گازهای گلخانه ای در چین تا حد زیادی به دلیل اين واقعيت است كه اين كشور قطب توليد جهانی شده است و در آن كالاهايی كه در کشورهای غربی و در حال توسعه به فروش می رسند، توليد می شود.
به عبارتی دیگر می توان گفت کشورهای ثروتمند، به درجات مختلف، انتشارات گازهای گلخانه ای خود را به چين و ديگر كشورهای آسيايی صادر كرده اند. برای نمونه، انگلستان از سال 1990 انتشارات ناخالص گازهای گلخانه ای خود را حدود ٤٤٪ كاهش داده است. اين تا حد زيادی به این دليل است كه به جای گذار كشور از سوخت های فسيلی به منابع انرژی تجديدپذير، در عمل تولید شمار بالایی از کالاها تعطيل شده اند. اما همزمان دولت انگليس به سرمايه گذاری در سوخت های فسيلی ادامه می دهد. ليز تراس كه احتمال می رود رهبر حزب محافظه كار و در نتیجه نخست وزير جديد انگلستان شود، (درست در زمانی كه فكر می كرديم شرايط از اين بدتر نمی تواند بشود)، با چرب زبانی در مورد دستیابی به گاز در دریای شمال و سرمايه گذاری دولت انگلستان در استخراج گاز شيل به منظور مبارزه با قيمت های فزاينده ی سوخت سخن می گويد. تخمين زده شده است كه كشورها و بانک های سراسر دنيا از سال 2016 تا 2020، 8/3 تريليون دلار آمريكايی در سوخت های فسيلی سرمايه گذاری كرده اند، در حالی که سرمايه گذاری در سوخت های فسيلی اشتباه است و می بایست غير قانونی اعلان شود. در همين حين، لیز تراس تهديد به غیر قانونی اعلام کردن تظاهرات صلح آميز توسط گروه هايی چون معترضين به انقراض می کند. گروه هایی که قهرمان هستند و به دليل تلاش هایی برای هشدار دادن به مردم درباره ی عمق اضطرار مشكل و سطح بی عملی دولت ها و شرکت های بزرگ می کنند، بایستی به حرف آنان گوش داد و آنها را تحسين كرد.
يورش محيطی، تخريب بزرگی در سطح جهانی است و به رغم فراخوان ها برای عمل و تغيير، بی توجهی به اين موضوع حاكم است. آنتونيو گوترش در پاسخ خود در ماه آوریل امسال گفت در گزارش IPCC “پرونده ای از شرم” وعده های پوچی فهرست می شود كه ما را قطعاً در مسیری به سوی جهانی غير قابل زیست قرار خواهد داد. او فریاد زد: “دنيایی غير قابل زيست، با شهرهای بزرگی که زير آب رفته اند، موج های گرمای بیسابقه، طوفان های دهشتناك، كمبود فراگير آب، انقراض میلیونی گياهان و حيوانات. اين افسانه و یا غلو نيست. این را علم به ما می گويد كه نتیجه ی سیاست های کنونی چنین خواهد شد.” دانشمندان تخمين می زنند كه سیاست های کنونی در عرصه ی انرژی و گونه ای كه ما زندگی می كنيم، به 3° گرما و چه بسا بيشتر از آن منجر شود.
هرچه از حدّتِ اين وضعيت يا بی تفاوتی و سهل انگاری دولت ها، بيشتر تجارت ها و بسیاری از مردم بگوييم كم گفته ايم. این وظیفه ی دولت هاست که راه را به مردم نشان دهند. اما اگر آنان اين كار را نکردند، که اکنون چنین است، مردم بايد خود پرداختن به چالش ها را شروع بکنند. بخشی از مردم اين كار را می كنند، مانند شورشيان عليه انقراض، اعتصابات مدرسه ای برای تغييرات اقليمی، گروه های متعلق به مردم بومی و بسیاری از سازمان های مدنی. می بايست بدون قيد و شرط از اقدامات این گروه ها حمايت شود.
برای اینکه تاثیرات منفی تغییرات اقلیمی محدود شده و ترميم كره زمين آغاز گردد، هم به تغییرات بنیادین و ساختاری نياز داریم و هم به ایجاد تغيير در روحيه و رفتار اجتماعی، یعنی مسئولیت پذیری اجتماعی و محیطی بشر به جای خودخواهی و افراط. می بایست از روش زندگی مصرف محور کنونی به سمت به آن نوع از زندگی كه در آگاهی و كفايت ريشه دارد گذر کنیم.
هیچ وسیله ای نمی تواند کره ی خاکی ما را نجات دهد، هيچ ابزار جادويی در آينده نزديك وجود ندارد كه گازهای گلخانه ای را از جو زمين بيرون كشد. باور به چنين فن آوری “اسب شاخدار” همان طور كه گروه شورشيان عليه انقراض آن را نامیده اند، تنها دستاویز سهل و آسان ديگری از جانب سياستمداران جاه طلب و شرکت های بزرگ طمع ورز است، تا با تکیه بر آن همچنان بتوانند به “ایدئولوژی طمع ورزی” ناعادلانه و مخرب خود كه كره زمين را نابود و جوامع را خفه می كند، ادامه دهند.
گذار از انرژی سوخت های فسيلی به سمت نوع تجديدپذير از انرژی به طور حتم بايد در سطح جهانی مورد تاكيد و رعایت قرار گيرد. اين، همچنان كه آنتونيو گوترش به وضوح گفت ملزم به حمایت مالی از پروژه های سوخت تجدیدپذیر به جای سوخت های فسيلی است. وی می گويد “اين بدان معناست که باید دولت ها از هم اکنون، نقطه ی پایانی بگذارند بر روی اختصاص منابع مالی و سرمایه گذاری در استخراج زغال سنگ، نه تنها در خارج بلكه در داخل كشورهای خود” اين يعنی كار كردن با يكديگر و مرزهای مليتی را شكستن. “اول جهان” می بايست شعار و ذكر بشریت باشد. نکته كليدی و عامل اساسی در رويارويی با فاجعه زیست-محیطی اتحاد ما انسان هاست؛ صرف نظر از اين كه كجا زاده شده ايم و در كجا زندگی می كنيم ما يك خانه بيش نداريم و مسئوليت همگی در حفاظت از سلامت این خانه برابر و كامل است.#