توضیح مترجم:
در حالی که ارتش آدمخوار اسرائیل روزانه تعدادی جسد از نیروهایش را از نوار غزه به درون خاک اسرائیل انتقال می دهد به خوبی مسجل شده که از حیث نظامی در مقابل نیروهای تشکل های مسلح فلسطینی مشغول به نبرد در این نقطه شکست بدیهی و آشکار خورده است. تمامی تصورات ابلهانه مشتی کله پوک صهیونیست نقش بر باد رفته و اینک دریافته اند که کمترین شانسی برای پیروزی نظامی ندارند. وال استریت ژورنال از قول منابع اطلاعاتی نظامی آمریکا برآورد کرده است که در طی ۱۰۰ روز نبرد ارتش اسرائیل شاید موفق به از میان بردن ۲۰ تا ۳۰ درصد از نیروهای حماس شده است. یک چنین کارنامهای برای ارتش پوشک پوش و تروریست اسرائیل یک فاجعهی به تمام معناست. این همان ارتشی است که با تبلیغات پر ازیاوه گویی و اغراق ماشین صهیونیسم، به عنوان «ارتش شکست ناپذیر خاورمیانه» مطرح شده بود. چنین نیرویی که به دلیل خرفتی تشکیلات آن، اینک تحت فرماندهی مخفی آمریکا و بریتانیا اداره میشود از این پس به عنوان پخمه ترین، کودن ترین و نالایق ترین تشکل نظامی تروریستی جهان شناخته میشود.
برای جبران این شکست مفتضحانه، ارتش تروریست اسرائیل سعی دارد با بستن راههای ورود آب و خوراک و دارو به این منطقه، ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از ساکنان آن را با گرسنگی و قحطی و بی آبی و بیماری عذاب داده و در قالب نسل کشی، بخشی یا تمامی آنها را از بین ببرد. این رفتار که نماد عقدههای ناشی از توسری خوری و جمع کردن جسد و مجروح و معلول و فراری از صحنهی نبرد به طور روزانه است توجه جهانیان را به خود جلب کرده و ماهیت پلید، ضد اخلاقی، ضد بشری و تروریسم صهیونیسم ابله آدمخوار اسرائیل را به نمایش گذاشته است.
در مقالهی زیر، آندرو میترویکا، روزنامه نگار کانادایی الجزیره، به بررسی این نسل کشی برنامه ریزی شدهی اسرائیل علیه مردم مظلوم نوار غزه پرداخته و این قحطی را بسترساز کشتاری به مراتب بی رحمانه تر از قتل عام بیش از ۳۰ هزار زن و کودک فلسطینی که تا این جای کار جان خود را از دست دادهاند میداند.
فراموش نکنیم آن چه در این مقاله به عنوان سازوکار قحطی و نسل کشی و جنایت علیه بشریت و تروریسم از سوی اسرائیل در نوار غزه عنوان شده است همان کاری است که صهیونیسم آدمخوار می خواهد بر سر تمامی کشورها وملت های منطقه و از جمله با ملت ایران بیاورد. اگر زود نجنبیم تردید نداشته باشیم این که این دیوانگان ضد بشر تروریست، منطقه و جهان را به خاک و خون خواهند کشید.
غول تروریسم صهیونیست، به عنوان دشمن بشریت مشغول کشتار است، باید آماده باشیم.
***
این متداول نیست که یک مقاله نویس، در میان قحطی ساخته شده توسط یک ملت سرکش، مجبور به اشاره به پیتزا باشد.
اما چنین کاری توجیه می شود وقتی می دانیم که اسرائیل، بنا به اعتراف خودش و به عنوان یک وجه تعیین کننده ی محاصره آهنین غزه، قصد دارد از رسیدن آب و غذا به منطقه ویران شده و کودکان، زنان و مردانی که در حال حاضر در آن زندگی می کنند جلوگیری کند.
در حال حاضر، در شرایط که فلسطینی ها باید دیوانگی اسرائیل را تحمل کرده و شاهد وحشیگری این کشور در نوار غزه باشند، مطرح کردن نام پیتزا ممکن است شروعی نامناسب و یا حتی نکته ای ناخوشایند برای مطرح کردن دو موضوع عریان باشد: نسل کشی و قحطی.
با این حال، هفته گذشته من به تعدادی از تصاویر دلخراش برخوردم که وقتی در کنار هم در نظر گرفته شوند، حرف زیادی در مورد مقیاس بیمارگونه جنایاتی که ما شاهد ارتکاب آن در غزه و فراتر از آن هستیم و نیز، شرایط از هم پاشیده ی قربانیان و کسانی که مرتکب این جنایات می شوند به ما می دهند.
تصویر نخست، دو سرباز جوان اسرائیلی را نشان می دهد که هر کدام یک ردیف جعبه پیتزا را حمل می کنند – هدیه ای که ظاهرا از جانب یک مارک معروف پیتزاست. سربازان با لباس سبز لبخند می زنند. آنها گیج به نظر می رسند. شعار تبلیغاتی حک شده روی جعبه های پیتزا می گوید: ” به خاطر عشق به پیتزا.”
یک تصویر همراه که در اینستاگرام منتشر شده است، یک سرباز اسرائیلی طاس و تپل را با یک سلاح قدرتمند که روی شانه اش آویزان است، نشان می دهد. دست راست او بر روی یک دسته کیک رایگان قرار دارد که توسط همان شرکت تابعه اسرائیلی یک پیتزا فروشی مشهور آمریکایی تحویل داده شده است. لبخندی هم در چهره ریشو و نمایشی او دیده می شود.
ایموجی های قلب در هر دو عکس در نظر گرفته شده، من فکر می کنم، برای ابراز قدردانی از بذل و بخشش این مواد غذایی باید باشد.
سربازان اسرائیلی خوشحال به نظر می رسند. آنها حسابی تغذیه خواهند شد. اگر هم سربازان از تمام جنون مرگباری که منطقه را در بر گرفته متلاطم و مشوش هستند، حداقل در این لحظه ضبط شده با تلفن همراه آن را نشان نمی دهند.
آنها دارند کیف می کنند. یک فضای فراعادی از شرایط عادی بر انسان کشی همه جا حاضر حاکم است. شام، در نشاط، صرف می شود.
تصاویر دیگر، البته، یک داستان بسیار متفاوت و بی رحمانه را نقل می کنند.
گروهی از پسران و دختران فلسطینی به یک دروازه آهنی، در بخشی از غزه که نابود شده است، فشار می آورند. آنها ژاکت و پیراهن پوشیده اند تا خود را در برابر سرمای زمستان محافظت کنند.
پسران و دخترانی که برای پیدا کردن غذا و آب برای خانواده هایشان داوطلب شده اند، آنها کاسه و قابلمه در دست دارند.
یک دختر آن جا ایستاده است. بازوی درازش بین میله های ضخیم و سیاه مثل یک چوب شور خم میشود. او یک کاسه نقره ای در دست دارد. دختر به کسی که در فاصله دور است فریاد می زند تا توجه وی را به کاسه خالی خود جلب کند.
ردیفی از کودکان نیز در آن نزدیکی، در لباس های بی قواره، مجبور به درخواست کمک هستند.
میلیون ها فلسطینی درخواستی نخواهند کرد. در عوض، این روزها، هر آن چه که بتواند به بقایشان کمک کند را می گیرند.
غزه مملو از گرسنگی، درخواست و ناامیدی است. مغازه ها با خاک یکسان شده اند، خانه ها هم همین طور، گورستان ها نیز. همین طور مدارس و مساجد و بیمارستان ها.
امید نیز با خاک یکسان شده است.
نسل کشی هر روزه جهنم وار در نوار غزه دو شکل به خود می گیرد: یکی بلند و سریع است، دیگری آرام و آهسته. هر دو کشنده هستند و برخلاف انکارهای قابل پیش بینی پایتختهای قابل پیش بینی غرب، عمدی هستند.
مجموعه ای از بمب ها و هواپیماهای بدون سرنشین که اسرائیل در غزه به کارگرفته هزاران فلسطینی را کشته و هزاران نفر دیگر را مجروح کرده است و این به معنای کشتن و معلول کردن در جاست.
تخریب سریع و بلند غزه با طراحی انجام می شود؛ این عمل برای ترور و وحشت طراحی شده است؛ برای ریشه کن کردن طراحی شده است. این طرح برای تبدیل تمامیت غزه به خاکی بی ثمر و غیر قابل سکونت تدارک دیده شده است.
هر کسی در این نقطه ادعای دیگری داشته باشد، مدافع دولت اسرائیل است که هدف خود را برای پاکسازی قومی غزه آشکارا و بارها روشن کرده است.
مدافعان این عملکرد، راحتی نابینایی را به ناراحتی صداقت ترجیح می دهند.
یک نسل کشی آرام و آهسته و در ورای صحنه های “بنگ بنگ” که بر صفحه نمایش شبکه های خبری غربی تسلط دارد، در حال رخ دادن است.
نسل کشی در زیر چادرهای درب و داغون در حال روی دادن است؛ چادرهایی که در درون خود کرور کرور فلسطینی های بی خانمان را جای داده اند؛ کسانی که به آنها دستور داده شده است تا پیاده و یا با قاطر از یک بخش از غزه ی محاصره شده به بخش دیگر آن مهاجرت کنند.
این جایی است که به گفته سازمان ملل متحد، قحطی با “سرعت باور نکردنی” گسترش می یابد.
مارتین گریفیث، معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در امور بشردوستانه و هماهنگ کننده کمک های اضطراری آن اخیرا به کریستین امانپور در شبکه ی خبری سی ان ان گفت که “اکثریت بزرگ” از 400،000 فلسطینی که توسط آژانس های سازمان ملل متحد به عنوان در معرض خطر گرسنگی توصیف می شوند “در واقع در قحطی هستند، نه فقط در معرض خطر قحطی”.
قحطی ناشی از ترکیبی از سنگدلی ترحم ناپذیر طبیعت و عواقب اجتناب ناپذیر نزاع است.
قحطی که غزه را در بر می گیرد یک “فاجعه طبیعی” نیست، بلکه نتیجه مستقیم و هماهنگ شده اقدامات دردآفرین و بی عملی اسرائیل است.
بیشتر قربانیان نسل کشی سریع و پرهیاهوی اسرائیل کودکان بوده اند. خصلت آهسته و آرام این نسل کشی هم چنین قربانیان بیگناه بسیاری را در بر خواهد گرفت. به طرز وحشتناکی گفته می شود که 350 هزار کودک زیر پنج سال غزه به طور خاص آسیب پذیر هستند.
کاترین راسل، مدیر اجرایی یونیسف گفت: “کودکانی که خطر مرگ ناشی از سوء تغذیه و بیماری آنها بالاست نیازمند درمان پزشکی، آب تمیز و خدمات بهداشتی هستند، اما شرایط موجود به ما اجازه نمی دهد که با خیال راحت به کودکان و خانواده های نیازمند دسترسی پیدا کنیم.»
این قحطی مهندسی شده، بر اساس هر معیار قانونی یا اخلاقی، یک جنایت جنگی آشکار محسوب می شود.
دیده بان حقوق بشر در گزارشی که در اواسط دسامبر منتشر شد هشدار داد: “دولت اسرائیل از گرسنگی غیرنظامیان به عنوان روش جنگی در نوار غزه اشغالی استفاده می کند که یک جنایت جنگی است.” نیروهای اسرائیلی، به طور عمد، تحویل آب، غذا و سوخت را مسدود می کنند، در حالی که مانع کمک های بشردوستانه می شوند، ظاهرا مناطق کشاورزی را تخریب می کنند و جمعیت غیرنظامی را از اشیاء ضروری برای بقای خود محروم می سازند.
قحطی در حال گسترش، همراه با شیوع قطعی بیماری، احتمالا فلسطینی های بیشتری را به نسبت بمب ها و هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیل می کشد.
این سنگ قبر شرم آور جامعه بین المللی خواهد بود: به جای متوقف کردن قحطی، به اسرائیل کمک کرد، در حالی که “متحد استراتژیک” آن تلاش می کرد تا فلسطینی ها را به گرسنگی بکشاند تا تسلیم شوند.
شرم بر آنها. شرم بر همه آنها.#
————————————————————
مقالات مرتبط
در همین مورد