اخبار

وظیفه‌ی تمدن ایران در شرایط هجوم به انسان

 

بازتعریف روابط میان دو کشور کار چندان دشواری نیست چرا که هر طرف به فراخور دیدگاه طرف مقابل تصمیم‌‌گیری می‌کند. اما وقتی بازیگران یک موقعیت متعدد باشند شرایط به مراتب دشوارتر است. آن چه در رابطه با جنگ روسیه و اوکراین می‌گذرد از چنین ویژگی برخوردار است. اگر این جنگ فقط بین این دو کشور بود تا به حالا، یا از طریق نظامی و یا سیاسی، تعیین تکلیف شده بود. اما چنین نیست، این رویارویی با خود، کل اتحادیه‌ی اروپا، ایالات متحده‌ی آمریکا و متحدان منطقه‌ای و یا جهانی واشنگتن (ناتو) را دارد و از سوی دیگر چین، کره‌ی شمالی، ترکیه و حتی ایران. 

در این موقعیت یگانه چیزی که شاید بتواند موضوع را از بن‌بست بیرون آورد مراجعه به تک تک کشورهای درگیر موضوع نیست، بلکه حرکت از بالای سر دولت‌هایی است که در نزاع مستقیم یا غیرمستقیم حضور دارند. این کاری است که مسکو و واشنگتن به آن مشغولند تا شاید از این طریق بتوانند به جنگ سه ساله‌ی مورد بحث خاتمه دهند. بدیهی است که این روش دور زدن سایر کشورها، خشم و نارضایتی آنها را بر می‌انگیزد. تصور کنیم که قرار است آینده‌ی اوکراین بدون حضور دولت اوکراین در مذاکرات شکل گیرد! 

فرمول آشنا اما تشدید شده

این فرمول به ظاهر غیرمنطقی یا حتی، به قول برخی، غیر اخلاقی اما روشی است که در تمام طول تاریخ و به ویژه در تاریخ معاصر مورد استفاده‌ی کشورهای قوی یا همان ابرقدرت‌ها قرار گرفته است. به طور مثال در کنفرانس پوتسدام (1945) سه قدرت پیروز جنگ جهانی دوم به تعیین سرنوشت آلمان شکست‌خورده در جنگ پرداختند و یا در کنفرانس تهران (1943) چگونگی تقسیم جهان میان سه قدرت برتر برای پس از پایان جنگ تعیین شد. 

امروز هم کنفرانس ریاض، که چند روز پیش شاهد دیدار نمایندگان هئیت‌های دیپلماتیک روسیه و آمریکا بود، نوعی از تکرار همان منطق حل و فصل مشکلات از بالا و تحمیل راه حل یافته شده به پایین است. در این میان البته کشورهای اروپایی از نادیده گرفته شدن خود و یا حتی اوکراین در این مذاکرات به شدت ناراضی و ناخرسندند. نه کشورهای قدرتمند اروپا مانند فرانسه، بریتانیا و آلمان در این بازی راه داده شدند و نه حتی مجموع کشورهای آن قاره در قالب اتحادیه‌ی اروپا. 

همین گرایش را در طرح‌های عجیب‌الخلقه‌ی ترامپ برای نوار غزه بدون در نظر گرفتن واقعیت تاریخی و جغرافیایی ملت فلسطین شاهد هستیم. یا زمانی که وی و تیم همراه او صحبت از تصرف و مالکیت گرینلند و یا کانال پاناما می‌کند. این‌ها نمونه‌‌هایی است از استقرار این فضای «قدرت‌گرایی مطلق» بر جهان، جایی که حرف اول و هم حرف آخر را نه قانون، نه حقوق بین‌الملل، نه نهادهای بین‌المللی مانند سازمان ملل و نه هیچ عرف و سنت پرهیزگرایی و محدودیت‌ساز نمی‌زند، بلکه فقط زور و قدرت و توان مطرح است و بس. 

تابع استقرار این منطق خشن قدرت‌محور در سطح جهانی، در داخل جوامع سرمایه‌داری نیز امری مشابه در جریان است. این جا نیز طبقه‌ی ثروتمند و قدرتمند حاکم با در اختیار گرفتن بخش مطلق ثروت و قدرت، اراده‌ی خود را آن گونه که منافعش طلب می‌کند به طبقات فاقد ثروت و قدرت تحمیل می‌کند. جامعه تابعی از اراده‌ی یک صدم درصدی‌ها می‌شود که، بر اساس آن چه برای خود ضروری تشخیص می‌دهند، از یک سو به سوی دیگر رانده می‌شود. این اتفاقی است که در آمریکای شمالی و اروپا کلید خورده است و می‌رود که همان الگوی جهان سومی دیکتاتوری‌های سنتی را در قالب بازگشت نیروهای خشن و بی‌منطق سیاسی در قلب دمکراسی‌های غربی بازتولید کند. به همین ترتیب این روند در درون روابط خرد اجتماعی بازتولید می‌شود و غارت مزدبگیران، زنان و لایه‌های محروم جامعه در قالب خشونت‌های مادی و جسمی و یا نمادین و مقررات ظالمانه اعمال می‌شود. 

این نوعی بازتولید جهانی، ملی و اجتماعی «قانون جنگل» است. 

مشابهت میان مسیرهای حرکت در بیرون و درون جوامع سرمایه‌داری تصادفی نیست. یک روند شکل گرفته از سالها پیش است که بعد از مواجه با بحران کرونا از پشت پرده به جلو آمد، خجالت‌ها و تعارف‌های شبه ‌دمکراتیک و شبه‌ حقوق مدنی و بشری را کنار گذاشت و اینک آشکار و وقیحانه برای خود توجیه ایدئولوژیک و البته دلایل مشخص منفعت‌گرایی خودخواهانه‌ی اقتصادی، به طور علنی و اعلام شده، پیدا کرده است. آدم برفی تزیینی دمکراسی در مقابل حرارت آتش ماهیت طبقاتی این سیستم ذوب شده است. رشد جریان‌های دست راستی ضعیف‌کش مانند آن چه دولت ترامپ نمایندگی می‌کند نمودی است از این روند که در حال تبدیل شدن به شکل‌بندی اصلی قدرت در جهان است. شعار عوام‌فریب «نخست آمریکا» (America first) پوششی است برای واقعیت «نخست ما یک صدم درصدی‌ها و بعد کل جامعه و جهان و بشریت». 

نگارنده پیش از این در سال ۱۳۹۹ در مقاله‌ی «ایران ما در جهان پساکرونا» این موضوع را چنین آورده بود: 

«به نظر میرسد در جهان پساکروناکه یا آغاز شده، یا به زودی، یا دیرتر آغاز خواهد شدشکلبندی قدرت به طور کلی عوض شود. قدرت در سطح جهانی در دست دولتهایی محدود متمرکز خواهد شد و در سطح ملی در دست طبقاتی هر چه محدودتر. بنابراین، هم در چارچوب ملی و هم بینالمللی، قدرت در دست حاکمان انباشته شده و خصلت انحصاری آن بیشتر میشود

آن چه امروز می‌بینیم همان روند رو به رشد انحصار تصمیم‌گیری‌ها در دست اقلیت برتر است که به طور قطع همراه با دو عنصر اضطراری «فروپاشی اقلیمی جهان» و نیز «نزدیک شدن ابربحران اقتصادی سرمایه‌داری» می‌رود که به شکلی برجسته‌تر، پرشتاب‌تر و نیز خشن‌تر نمایان شود. در همان مقاله گفته شده بود: 

«حذف خشن دولتها و لایههای اجتماعی ضعیف، خبر از استقرار رسمی و علنی خصلت تنازع بقا در سطح جهان میدهد. به عبارت دیگر، داروینیسم سیاسیاجتماعی جهان را با واقعیت «هر که قویتر است میماند و هر که ضعیف است حذف میشود» مواجه خواهد ساخت. پس، دنیای پساکرونا میتواند شاهد رسمیتیابی و نهادینه شدن قانون جنگل در دو سطح داخلی کشورها و نیز بین کشورها باشد

این پیش‌بینی درست از آب درآمده و جهان ما تابع یک منطق عریان «زورسالاری» شده است. در این دنیای تازه به دولت-ملت‌های ضعیف این فرصت داده نمی‌شود که خود را برای شرایط جدید آماده سازند. آنها باید خیلی قبل‌تر از این‌ها به کسب آمادگی می‌پرداختند. کشورهایی که از این تدارک و پیش‌نگری و آمادگی برخوردارند قادرند در مقابل آن چه زورمداران از بالا دیکته می‌کنند بایستند و بقای مادی و غیرمادی خود را، کم یا بیش، حفظ کنند؛ اما ممالکی که این آمادگی را از قبل تدارک ندیده‌اند فرجه‌ای برای جبران آن نخواهند داشت و زیر چرخ‌های ماشین سهمگین دنیای در حال شکل‌گیری بر اساس «داروینیسم پساکرونایی» له خواهند شد. ماشین سرمایه‌داری که در حال حاضر ترمز بریده است می‌رود که در آینده کنترل فرمان را هم از دست بدهد. 

آن طرف چه خبر؟ 

این روند البته بدون چالش برگزار نمی‌شود. یکی از این چالش‌ها مقیاس جهانی آن از حیث پهنه‌ی جغرافیایی و نیز ابعاد میلیاردی از حیث جمعیتی است. فرو بردن جهان در بحران و نیز به پایان بردن حیات میلیاردها انسان به طور مصنوعی و برای منافع خودمحور خویش نه کاریست آسان و نه امریست بی‌دردسر. مشکلات عدیده‌ای در راه پیاده کردن داروینیسم سیاسی در سطح جهانی و داروینیسم طبقاتی-اجتماعی در داخل جوامع قرار دارند. به طور مثال واکنش تند دولت-ملت‌ها می‌تواند حیات مراکز قدرت را تهدید کند و اگر این تهدید جدی باشد آنها را مجبور به تغییر استراتژی مخرب و ضد عقلانی خود کند. به طور مثال، کره‌ی شمالی کشوریست از حیث اقتصادی فقیر، اما در وجه نظامی بسیار قوی و مخرب. این کشور با تکیه بر توان تخریب‌گر سهمگین خویش به آسانی به بازی تعیین تکلیف سرنوشت خود توسط قدرت‌های دیگر تن در نخواهد داد. 

نمونه‌ی دیگر، تجربه تلخ و تحقیرآمیز ارتش تا دندان مسلح و مجهز صهیونیست اسرائیل برای نابودسازی فلسطینی‌ها در طول ۱۵ ماه در یک باریکه‌ی کوچک به اسم نوار غزه است. این مورد نشان داد که حتی وقتی طبقه‌ی حاکم، با برخورداری از پشتیبانی تمامی غول‌های ضد بشر سرمایه‌داری، جنایتکاران و آدمکشان حرفه‌ای خود را با دستور حذف فیزیکی بی‌رحمانه‌ی مردم ارسال می‌کند قادر به تامین و تضمین موفقیت نیست. اگر همین شکست مفتضحانه‌ی اسرائیل صهیونیست را مبنایی برای شانس پیروزی زورمداران در مقیاس منطقه‌ای و قاره‌ای و جهانی قرار دهیم در می‌یابیم که موضوع تسلط مطلق آنها بر هست و نیست بشریت آن قدرها هم آسان نیست. 

خیال‌پردازی محدود سلطه‌گران در مقابل تصویرپردازی نامحدود انسان برای تامین بقاء قرار می‌گیرد. 

تجربه‌ی پیروزی مقاومت مردم غزه تبدیل به درسی شده است برای همه‌ی ملت‌های جهان که حتی با دست خالی می‌توان از پس ماشین فوق مجهز کشتار و جنایت جان سالم به در برد. تمامی مردم در سراسر جهان با الهام از این الگو قادر خواهند بود در برابر تجاوزات قدرت‌های بزرگ به حق و حقوق و جان و مال خود ایستادگی کنند. اگر این ایستادگی ابعادی گسترده و سازمان‌یافته پیدا کند، بدون تردید در یک جایی، یک صدم درصدی‌های صاحب ثروت و قدرت درخواهند یافت یا باید بر روش زومدارانه‌ی مخرب خویش اصرار کنند و در ادامه، حیات بشر را در زمین و بقای خودشان را نیز سؤال برند، و یا این که سرانجام واقعیت برتری حیات بر مرگ را بپذیرند. واقعیتی که ما را به تفکرات کهن زندگی‌محوری در تاریخ بشر رهنمون می‌سازد. 

اندیشه‌ی حیات‌سالار ایرانی 

این تضاد آشکار یک صدم درصدی‌ها از یک سو و بشریت از سوی دیگر، نبردی قدیمی در طول تاریخ فلسفه‌ی کهن ایرانی که تمامی سنت و مذاهب ابراهیمی برای نابودی آن شکل گرفت، بیان می‌کند که جهان عرصه‌ی نبرد روشنایی و تاریکی است و بدیهی است که انسان، در این میان، در معنای واقعی کلمه، سرباز لشگر نور است و آنها که در صف گسترش تاریکی قرار گیرند همانا دشمنان انسان هستند. در این نبرد میان جبهه‌ی بشر و ضد بشر است که آینده‌ی تاریخ انسان و انسانیت شکل خواهد گرفت. استقرار تاریک‌سالاری ابراهیمی بر جهان همان پایان عمر حیات روی زمین است و پیروزی نورگرایی ایرانی همان تداوم و شکوفایی حیات در جهان. 

این نبردیست فلسفی و تاریخی: انسان بخشنده و مهربان به عنوان محور، یا خدای بی‌رحم و آدمکش. 

فلسفه‌ی ایرانی فراخوانی است به تمامی انسان‌مداران جهان که برای دفاع از جان و کرامت انسان متحد شوند، یکدیگر را بیابند و با ترکیبی از شور و شعور به مصاف دشمنان انسان بروند. در این میان وظیفه‌ی ما ایرانیان که دست‌های پلید ابراهیمی قرن‌هاست در پی نابودیمان هستند از هر ملت و فرهنگ دیگری برجسته‌تر است. چرا که ما هم زاینده‌ی انسان‌مداری ایرانی هستیم و هم زاییده‌ی آن. این مسئولیت تاریخی ما را دو برابر می‌کند تا به عنوان آفرینندگان و پاسداران فلسفه و فرهنگ پاسداشت مقام انسان در نبردی جانانه شرکت کنیم. نبردی که در طی آن هر مرگ، تولد زندگی را موجب می‌شود. 

پس، مرزها روشن است؛ خط‌بندی‌ها پیداست، این من و شما هستیم که باید جبهه‌ی خود را انتخاب کنیم و ببینیم می‌خواهیم در صف زندگی‌سالاران ضد زورمداری جهانی و داخلی بایستیم و یا در جبهه‌ی زندگی‌ستیزان زورسالار. 

انتخاب با ماست، اما پیام پیشینیان ما در پهنه‌ی تاریخ روشن بوده و است: ایرانی! سرخم قدغن!#

_________________________________________
برای دنبال کردن برنامه های تحلیلی نویسنده به وبسایت تلویزیون دیدگاه مراجعه کنید:  www.didgah.tv 
جهت اطلاع از نظریه‌ی «بی‌نهایت‌گرایی» به این کتاب مراجعه کنید:
«بی‌نهایت گرایی: نظریه‌ی فلسفی برای تغییر» www.ilcpbook.com
آدرس تماس با نویسنده: korosherfani@yahoo.com
ایکس (توییتر) :@KoroshErfani

leave a reply

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

> <<

Didgah.tv

خبرهای مهم

19 آوریل 2024 5.34 ب.ظ

به این ترتیب، باید احتمال داد که زوج سرمایه داری-صهیونیسم به عنوان سرطانی در 1) فاز آخر 2) بدخیم 3) بدون درمان 4) در بدنی ضعیف وبی جان و 5 ) نزد بیماری روحیه باخته، کار بشریت، تمدن و حیات را در کره…

21 فوریه 2025 10.05 ب.ظ

برنامه کاوه آهنگر: کورش عرفانی – ۳ اسفند ۱۴۰۳ – ۲۱ فوریه ۲۰۲ ۵  برای دیدن و یا دانلود فایل ویدیویی بر روی لینک زیر کلیک کنید.

20 فوریه 2025 12.17 ق.ظ

برنامه ویژه: اسفند ماه و تلاش دلار برای عبور از ۱۰۰ هزار تومان – کورش عرفانی برای دیدن و یا دانلود فایل ویدیویی بر روی لینک زیر کلیک کنید.

19 فوریه 2025 1.57 ق.ظ

برنامه ویژه: رویاپردازی در مدیریت همان تولید کابوس است – کورش عرفانی برای دیدن و یا دانلود فایل ویدیویی بر روی لینک زیر کلیک کنید.

17 فوریه 2025 10.43 ب.ظ

برنامه ویژه: سرنوشت کشورهای ضعیف در جهان زورمداری – کورش عرفانی برای دیدن و یا دانلود فایل ویدیویی بر روی لینک زیر کلیک کنید.

15 فوریه 2025 11.30 ب.ظ

برنامه ویژه: اقتصاد غارت شده‌ی ایران – کورش عرفانی برای دیدن و یا دانلود فایل ویدیویی بر روی لینک زیر کلیک کنید.

14 فوریه 2025 9.58 ب.ظ

برنامه کاوه آهنگر: کورش عرفانی – ۲۶ بهمن ۱۴۰۳ – ۱۴ فوریه ۲۰۲۵  برای دیدن و یا دانلود فایل ویدیویی بر روی لینک زیر کلیک کنید.

14 فوریه 2025 8.05 ب.ظ

معروف است که واقع‌گرایی راز نخست موفقیت در هر کاریست. شاید در سیاست این امر از هر کاربرد دیگری برجسته‌تر باشد. جایی که هدف نهایی از حضور در آن، کسب قدرت است و برای این منظور، پا در زمین سخت…

14 فوریه 2025 7.50 ب.ظ

در طول تاریخ چند قرنه‌ی حیات خود، سرمایه‌داری به بنای قواعد و قوانینی دست زده بود که در سایه‌ی آن به رشد و توسعه دست یافته بود. این قوانین به عنوان امور منطقی و عقلانی فعالیت اقتصادی، مالی…

12 فوریه 2025 10.50 ب.ظ

برنامه ویژه: جنبش معیشت‌محور : مسیر ممکن حرکت جامعه – کورش عرفانی برای دیدن و یا دانلود فایل ویدیویی بر روی لینک زیر کلیک کنید.